Yor Memories Come AND

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ G̤̮o̤̮ I̤̮n̤̮ M̤̮y̤̮ H̤̮r̤e̤̮a̤̮d̤̮                           L̤̮i̤̮k̤̮e̤̮ B̤̮o̤̮o̤̮m̤̮r̤̮a̤̮n̤̮g̤̮🖤🪐
P̤̮A̤̮R̤̮T̤̮²⁰
J̤̮K̤̮ a̤̮n̤̮d̤̮ M̤̮O̤̮O̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🤏☻️
A̤̮D̤̮M̤̮I̤̮N̤̮ : J̤̮I̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🍫🦋

جونگکوک : هنگام زمستان گرمای قلبم را به تو هدیه میکنم و قسم میخورم تا هنگام مرگم با تو باشم ...

کشیش : ...

__________________________________________________________

کشیش :خانم پارک لطفا با من تکرار کنین ...ای عزیزِ جانم ...به عزیز ترینم قسم میخورم

مویون نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: ای عزیزِ جانم ...به عزیز ترینم قسم میخورم

کشیش :در زمان غم ...ناراحتی و بیماری در کنارت باشم و تنها مرگ مرا از تو جدا کند ...

مویون :در زمان غم ...ناراحتی و بیماری در کنارت باشم و تنها مرگ مرا از تو جدا کند ...

کشیش : حالا با یک بوسه این ازدواج رو رسمی کنید !

جونگکوک پشت گردن مویون رو گرفت ... چشمانش رو بست و بوسه ای طولانی را با معشوقه اش تجربه کرد ...
بعد از دودقیقه به دلیل نفس تنگی از هم جدا شدن و جمعیت بخاطر زیبایی این زوج برایشان دست می‌زدند...

...............................................................................................

یومی و جیــــمین هم اینهارو تکرار کردن اما چون کاپل دوم بودن روشون زوم نکردم (๑ơ ₃ ơ)♥
بعد از مراسم به این دو زوج جوان به خانه پدر و مادر جونگـــکوک و یومی رفتن ...

جونگکوک و مویون وَ جیمین و یومی به پدر مادراشون ادای احترام میکنند و میگن :

جونگکوک :ابا ... اما ... اباجی...اومونی لطفا برامون دعای سلامتی بکنین ....

جیمین :ابا ... اما ... اباجی...اومونی لطفا برامون آرزوی زندگی شاد داشته باشین ....
دیدگاه ها (۱)

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط