فیک نامجون ریس خشن من

فیک نامجون :ریس خشن من
پارت ۲
+ببخشید بد حرف زدم
خواستم از اتاق برم بیرون که
_هموز بهت اجازه ندادم بری
+بفرمائید
_ساعت چند جلسه دارم
+شما امروز جلسه ندارین فردا ساعت ۱۰
_میتونی بری
.........................................
از خواب بیدار شدم ساعت شیش صبح بود دست و صورتم رو شستم لباسام رو هم پوشیدم سوار اتوبوس شدم و رفتم شرکت پشت میزم نشستم بعد از نیم ساعت ریس اومد خیلی عصبانی بود قشنگ داشت میترکید رفت تو اتاقش من پرونده های امروز رو گرفتم و رفتم پشت در در زدم
_بیا تو
+قربان پرونده هارو اوردم
_الان حوصله ندارم برو بیرون
+چیزی شده
_گفتم برو بیرون😡(با داد)
+چ چشم😨
انقدر دادش بلند بود که ساختمون لرزید
(چند ساعت بعد)
ساعت ده دقیقه به ۱۰ بود باید همراه ریس به اتاق جلسه میرقتیم اروم در زدم و وارد دفترش شدم زیاد به میزش نزدیک نشدم چون وقتی عصبی هست کنترلش دست خودش نیست
+قربان باید بریم جلسه
_باشه
ریس جلو تر از من راه میرفت و من پشت سرش رسیدیم درو باز کردم و رفتیم تو
توی جلسه عصابش خورد بود برای همین گفتم
+دوستان ببخشید ما ی جلسه فوری برامون پیش اومده فردا همین موقعه دوباره جلسه رو بر گزار میکنیم
به ریس اشاره کردم که پاشه از اتاق جلسه اومدیم بیرون


پایان پارت دوم
کامنت یادت نره چون توی پارت بعدی تاثیر داره😉💜❤💙😚😘
دیدگاه ها (۵۲)

💜💜

فیک نامجون :ریس خشن من پارت:اولسلام من ا/ت هستم ۲۲ سالمه و ت...

تک پارتی جیهوپ نظر و لایک فراموش نشه💙💜#تک_پارتی

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

پارت ۵+ باشه (کشیده و حرصی)ـ بیا باز شدی حالا همراه من بیا +...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط