عشق (پارت ۶۱)
خود یونا یهو از زیر پتو در میاد
یونا: اووووففففف چقد فک میزنین شما دوتا
ته: عه بیداری *کوچه علی چپ*
یونا: مگه گذاشتین بخوابم، عه سلام داداشی اینجایی *کوچه علی راست*
یوچان: سلام و مرض، اول غر میزنی بعد سلام میدی *خنده* تو این مدتم که حالی ازم نپرسیدی
یونا: بیبشید 😁
یوچان: اشکال نداره کیوتی، بقل نمیدی؟ دلم برات تنگ شده
یونا فقط نگاش میکرد
یوچان: ته چیکارش کری؟ شستوشوی مغزی دادیش؟ قبلا منو میدید میپرید بغلم الان فقط ور و ور نگام میکنه *خنده*
ته و یونا: *خنده*
یوچان: دختر کلا عرقی پتو رو بزن اونور
یونا: نمیخواد
یوچان: مریض میشی
خودش پتو رو میزنه کنار به محض اینکه یونا رو میبینه
یوچان: ی......یونا......چیشدی؟ *نگران*
یونا: ه.....هیچی خو...خوبم
یوچان: با خواهر چیکار کردی مر*تیکههههه *عربده*
یقمو میگیره میکوبونتم به دیوار
یوچان: این چه وضعشه؟ اولین بار که یونا رو دیدی آوردی پیش خودت اینجوری بود؟ *داد*
با یه دست هلش میدم که میوفته زمین
ته: اولن درست حرف بزن دومن من نکردم دشمنای عوضیم کردن سومن من هرگز به عشقم آسیب نمیزنم *بلند*
بلند میشه
یوچان: خواهر دسته گلمو سپردم دست تو، گفتم آیدلی، معروفی آدمی ، نگا چه بلایی سرش اومده .... گفتی یه تار مو ازش کم نمیشه، الان بدنش سیاه و کبوده....انتظار داری بهت اعتماد داشته باشم؟
میبینم یونا زانوشو بقل کرده و ترسیده داره نفس نفس میزنه
یونا: تمومش کنین ..... لطفا *بریده بریده*
به یوچان توجه نمیکنم میرم سمت یونا
ته: خوبی زندگیم؟
یوچان میاد بغلش میکنه
یوچان: آروم باش عزیزم
سرشو میبوسه
یونا: میخواید خوب باشم تمومش کنین * بریده بریده *
ته: باشه عشقم
دستشو میبوسم
یونا: داداشی.......*نفس عمیق*
سرشو میگیره طرف یوچان
یونا: مگه تقصیر تهیونگه؟ اون بیچاره با بقیه اعضا جونشونو به خطر انداختن که مارو نجات بدن
از اینکه منو مقصر نمیدونه و ازم دفاع میکنه قلبم اکلیلی میشه
یوچان بهم چپ چپ نگا میکنه بعد نگاهشو میده سمت یونا
یوچان: خب قشنگ من، تو که میدونی خط روت بیفته زندگیم نابود میشه
یونا: میدونم قربونت بشم، ولی تو که میدونی من دروغ نمیگم
یوچان: *سکوت*
یونا: ته برام هر کاری از دستش بر میومد انجام داد، یارو رو کشت
یوچان: کشت؟
حمایت یادت نره کیوتم 🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
یونا: اووووففففف چقد فک میزنین شما دوتا
ته: عه بیداری *کوچه علی چپ*
یونا: مگه گذاشتین بخوابم، عه سلام داداشی اینجایی *کوچه علی راست*
یوچان: سلام و مرض، اول غر میزنی بعد سلام میدی *خنده* تو این مدتم که حالی ازم نپرسیدی
یونا: بیبشید 😁
یوچان: اشکال نداره کیوتی، بقل نمیدی؟ دلم برات تنگ شده
یونا فقط نگاش میکرد
یوچان: ته چیکارش کری؟ شستوشوی مغزی دادیش؟ قبلا منو میدید میپرید بغلم الان فقط ور و ور نگام میکنه *خنده*
ته و یونا: *خنده*
یوچان: دختر کلا عرقی پتو رو بزن اونور
یونا: نمیخواد
یوچان: مریض میشی
خودش پتو رو میزنه کنار به محض اینکه یونا رو میبینه
یوچان: ی......یونا......چیشدی؟ *نگران*
یونا: ه.....هیچی خو...خوبم
یوچان: با خواهر چیکار کردی مر*تیکههههه *عربده*
یقمو میگیره میکوبونتم به دیوار
یوچان: این چه وضعشه؟ اولین بار که یونا رو دیدی آوردی پیش خودت اینجوری بود؟ *داد*
با یه دست هلش میدم که میوفته زمین
ته: اولن درست حرف بزن دومن من نکردم دشمنای عوضیم کردن سومن من هرگز به عشقم آسیب نمیزنم *بلند*
بلند میشه
یوچان: خواهر دسته گلمو سپردم دست تو، گفتم آیدلی، معروفی آدمی ، نگا چه بلایی سرش اومده .... گفتی یه تار مو ازش کم نمیشه، الان بدنش سیاه و کبوده....انتظار داری بهت اعتماد داشته باشم؟
میبینم یونا زانوشو بقل کرده و ترسیده داره نفس نفس میزنه
یونا: تمومش کنین ..... لطفا *بریده بریده*
به یوچان توجه نمیکنم میرم سمت یونا
ته: خوبی زندگیم؟
یوچان میاد بغلش میکنه
یوچان: آروم باش عزیزم
سرشو میبوسه
یونا: میخواید خوب باشم تمومش کنین * بریده بریده *
ته: باشه عشقم
دستشو میبوسم
یونا: داداشی.......*نفس عمیق*
سرشو میگیره طرف یوچان
یونا: مگه تقصیر تهیونگه؟ اون بیچاره با بقیه اعضا جونشونو به خطر انداختن که مارو نجات بدن
از اینکه منو مقصر نمیدونه و ازم دفاع میکنه قلبم اکلیلی میشه
یوچان بهم چپ چپ نگا میکنه بعد نگاهشو میده سمت یونا
یوچان: خب قشنگ من، تو که میدونی خط روت بیفته زندگیم نابود میشه
یونا: میدونم قربونت بشم، ولی تو که میدونی من دروغ نمیگم
یوچان: *سکوت*
یونا: ته برام هر کاری از دستش بر میومد انجام داد، یارو رو کشت
یوچان: کشت؟
حمایت یادت نره کیوتم 🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
- ۶.۳k
- ۲۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط