حرف نمیزنم از خودش نم پرسد این بند خدا لال نبود

حرف ڪہ نمیزنم از خودش نمے پرسد این بندہ خدا ڪہ لال نبود
چرا یڪ دفعہ این طور شد؟
راحت تر است فڪر ڪند زن هـا
بعضے وقت هـا ڪم حرف مے شوند
بہ خودش زحمت نمے دهـد
ببیند توے دل من چہ خبر است ...

فریبا وفی
رویای تبت
دیدگاه ها (۶)

...َمَیگِن ِنَت ِرَوِ َڪ ِخامِوشَ ِڪنَے تنَهِـاِ َمیِشَیِ.ِ....

َچندیِنَ َوِ ِچِنِد ِسِالَ ِپِیشِ،َ ِِهمَیَنَ ِرِوَز،ََساِعت...

هـرچقدر میتونید براے مستقل شدن تلاش ڪنید؛ شاید الان احساس نی...

یه حرفایی هست اگه از دهن نیاد بیرون، بعداً بصورت اشک از چشات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط