تمام آن روزها منتظر بودم بیایی و حمایت کنی

تمام آن روزها منتظر بودم بیایی و حمایت کنی.
بیایی و بپرسی چه خبر؟
حالت چطور است؟
کارت چطور است؟
هیچوقت منتظر نبودم کمکم کنی.
چون خودم از پس همه چیز برمیآمدم.
قدرتمند بودن را از خودت یاد گرفته بودم.
فقط منتظر بودم که حواست باشد، نگاهم کنی و گاهی نگرانِ حالم شوی.
همین.
اما هیچوقت نشد.
هیچوقت نپرسیدی کلِ دنیا به درک، حالِ دلت چطور است؟
سالها بعد، من آدمی قدرتمند و با تجربه بودم.
مگر آدمی که تمامِ مسیر زندگی‌اش را تنهایی می آید، میشود قوی نباشد؟
سالها بعد من بزرگ شده بودم و مسئولیت‌های بزرگ داشتم و از تمام آدمهایی که اطرافم بودند حالشان را میپرسیدم و از بعضی آدمها توقع داشتم حالم را بپرسند.
.
میدانی همیشه اندوه‌هایی جاویدان وجود دارند که جایی خودشان را نشان میدهند. من غمِ نداشتنِ تو را هم به ارث برده بودم. تو خودت را نداشتی و من هم تو را نداشتم. درد مشترک. من و تو، تو را نداشتیم و این اندوه باعث میشد از آدمهایی بخواهم "باشند" و "حضور" داشته باشند که بودن و حضورشان هیچ فایده‌ای برایم نداشت! من که آدمی بزرگ و قوی بودم! چرا حضور بعضی آدمها مهم میشد؟
این همان امتدادِ جستجوی نداشته‌هایمان است.
.
نداشته‌هایی که میخواهیم با آدمهایی دیگر پُر کنیم اما این جای خالی‌ها جاودانه اند و با هیچ آدمی پرُ نمیشوند.
حقیقت این است که ما از یک سنی به بعد واقعا بدون حمایت‌ و حضور نمیمیریم! اما اندوه‌های قدیمی، عجیب عمیق و تاثیرگذارند!
حالا گاهی که به مسیر زندگی‌ام نگاه میکنم میدانم چرا از آدمهایی که "لازم نبود"، توقع حمایت داشتم.
میدانی، اگر فقط گاهی نگرانم میشدی و میپرسیدی حالم چطور است شاید داستان تغییر میکرد.
.
پ.ن: جای خالی نداشته‌هایمان را با توقع داشتن از آدمها پُر نکنیم. اتفاق خوبی‌ست اگر اطرافمان آدمهای‌ امن و حمایت‌گری وجود داشته باشند. ولی باید اجازه دهیم آدمها خودشان باشند و توقع نداشته باشیم مواظب احساساتمان باشند. زمان، آنهایی که واقعا حواسشان هست را به ما نشان میدهد.
.
دیدگاه ها (۳)

خانم "الف" به بانک می‌رود. نوبت می‌گیرد.شماره‌اش ۱۳۵ است.هما...

هیچ رابطه ای در دنیا تنها با یک دلخوری ساده در یک روز و زمان...

وارد مغازه می‌شوم و یک سری استکان‌نعلبکی و قوری زردرنگ اسباب...

آدم های امن، افرادی هستند که همه چیز را می‌توانی بهشان بگویی...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

# رز _ سیاه PART _ 49تارا: از وقتی یادمه بعد یه دوره کوتاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط