اسکویید گیمعلی پارت
اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۴ )
املی دست زد به شونش و دستش خونی شد 🥲
املی اشکش در اومد و افتاد رو زمین ...
کلارا ( همونی که موهاش سبز بود )
کلارا : املیییی 😨
لاریسا : نههههع 😟
شین هاری : املی 😨
مین سو : امـ ... املی !
نامگیو : نهه 😨
تانوس : وااای نه ! املی 😟
و بقیه : وااای 😟
جونگ می : چـ... چیکار کردی ☹️💔
۰۰۱ : از همون اول باید میمرد !
۴۵۶ : چیکار کردی اون بیگناه بود 😟
۰۰۱ یه تیر به سمت بالا پرت کرد و گفت : برین خوابگاه!
و همه رفتن خوابگاه ...
کلارا : املی زنده میمونه !
بلندش مرد دست املی رو دور گردنش انداخت و برد تا خوابگاه !
یکی از بازیکن ها دکتر بود و دست املی رو بست !
وسایل رو حالا از یه جاییش آورد 😐
تانوس : خوب نشد !
نامگیو : نگو میمیره !
دکتر : تیرش بیرون آوردم ولی باید استراحت کنه !
شین هاری : مطمئنی زنده میمونه دیگه !
لاریسا : زندست ؟
کلارا یقه دکتر رو گرفت و داد زد : عوضی بگو دیگه ...
دکتر : آ... آره ! آره ! زنده میمونه ...
ادامه دارد
املی دست زد به شونش و دستش خونی شد 🥲
املی اشکش در اومد و افتاد رو زمین ...
کلارا ( همونی که موهاش سبز بود )
کلارا : املیییی 😨
لاریسا : نههههع 😟
شین هاری : املی 😨
مین سو : امـ ... املی !
نامگیو : نهه 😨
تانوس : وااای نه ! املی 😟
و بقیه : وااای 😟
جونگ می : چـ... چیکار کردی ☹️💔
۰۰۱ : از همون اول باید میمرد !
۴۵۶ : چیکار کردی اون بیگناه بود 😟
۰۰۱ یه تیر به سمت بالا پرت کرد و گفت : برین خوابگاه!
و همه رفتن خوابگاه ...
کلارا : املی زنده میمونه !
بلندش مرد دست املی رو دور گردنش انداخت و برد تا خوابگاه !
یکی از بازیکن ها دکتر بود و دست املی رو بست !
وسایل رو حالا از یه جاییش آورد 😐
تانوس : خوب نشد !
نامگیو : نگو میمیره !
دکتر : تیرش بیرون آوردم ولی باید استراحت کنه !
شین هاری : مطمئنی زنده میمونه دیگه !
لاریسا : زندست ؟
کلارا یقه دکتر رو گرفت و داد زد : عوضی بگو دیگه ...
دکتر : آ... آره ! آره ! زنده میمونه ...
ادامه دارد
- ۳.۶k
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط