گفته بودم شادمانم بشنو و باور مکن

گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن ! .

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن ! .

عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن !

در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
."با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن !

گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن ! .

#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۳)

بنشین مرو که خواب نیاید به چشم مابسیار شب به خاطر امشب نخفته...

ترا می خواهم و دانم که هرگزبه کامِ دل در آغوشت نگیرمتوئی آن ...

در سینه دلم گم شده،تُهمت به که بندم؟غیرِ تودر این خانهکسی را...

شبی دارم چراغانی،شبی تابیدنی امشبدلی نیلوفری دارم،پری بالیدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط