می شوم بیدار

می شوم بیدار
و می بینم کنارم نیستی
حسرتت سر می گذارد
بی تو بر بالینِ من...

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۲)

ترسم كه نمانم من از اين رنج، دريغاكاندر دل من حسرت روى تو بم...

یک جا هم نیکی فیروزکوهی مینویسد:آدمها ذره ذره محو میشوند... ...

گُزیدم از میان مرگ‌ها ، این گونه مردن راتو را چون جان فشردن ...

بس كه شستيم به خوناب جگر جامه ي جاننه ازو تار به جا ماند و ن...

هر صبحبرای " تو " بیدار می شومهر صبحبیدار می شومتا یک روز بی...

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط