که یهو یکی میاد داخل و بله اون شخص آلیناااا بود
که یهو یکی میاد داخل و بله اون شخص آلیناااا بود
=من درکت میکنم
_تو اینجا چیک
کوک در گوش ته میگه
+بزار اون باهاش حرف بزنه
ته هم قبول میکنه
۰ت تو چطور میخوای درکم کنی
=پدر تو باعث شد که من بچه از دست بدم
۰دروغ میگی
=روز اول ازدواجمون من از ته حامله بودم و میخواستم سوپرایزش کنم ولی اون منو هل داد و چون الفا بودم بچم سقط شد (با بغض)
جیگو میپره تو بغل آلینا و الینا هم اونو بغل میکنه
=پاشو بریم بچه رو از شکمت در بیاریم
۰چطوری آخه (با گریه)
=یکیبار دیگه هم میتونین بچه دار بشین
۰یعنی میشه (بغض)
الینا سرش رو تکون میده
۰باشه بریم
=ما بیرونیم
همه رفتن بیرون
=معذرت میخوام که اومدم تو خونتون الان میر
+میشه بمونی
=چی
+تو اونو درک میکنی میشه بمونی لطفا
=باشه
_منم از تو معذرت میخوام
=برای چی
_برای بچهی اولت
الینا بغض کرد
=مشکلی نیست من الان کای رو دارم ولی اونم منو نمیخواد
_میدونی کای کجاست
=نه نمیدونم
۰من اومدم بریم
(ویو داخل بیمارستان)
دکتر : مطمئنی میخوای بچه رو سقط کنی
+دکتر مگه بچه داخل شکمش نمرده
دکتر : نه بچه کاملا سالمه
۰و ولی یه دکتر د دیگه گفت ب بچم مرده
دکتر : حتماً خوب معاینه تون نکردن
+پس بچه زندست
دکتر : بله زندست ، میخواین سقط کنین
۰نههههه (با گریه و کشیده گفت)
+چرا بچه سقط نشده میشه دلیلش رو بدونیم
دکتر : شما به چیزی حساسیت دارین
۰سیب به سیب حساسیت دارم
دکتر : شما حس میکنید چرا بچه زنده مونده
۰نمیدونم شاید به کمک الاههی ماه باشه
دکتر : و شما حس میکنید چرا بچه داشت میمرد
۰بخاطر پودینگ
دکتر : پودینگ؟
۰بله پودینگ سیب من پودینگ سیب خوردم و یادم رفت سوزن زد الرژیم رو بزنم
دکتر : شما کالا بر عکس فکر میکنید پودینگ سیبه که باعث زنده موندن بچه شده
۰چی
دکتر : بله طبق آزمایشاتی که دادین معلوم شد حشرهای که جدید اومده و اسمش هم دراکولا هست نیش زده شدین و این پودینگ سیبی که خوردین باعث از بین رفتن زهر این هشره شده و اگر شما این پودینگ رو نمیخورید الان نه شما اینجا بودید و نه بچه
۰مرسی میتونم مرخص شم
دکتر : بعد سرمتون
((نکته : دراکولا واقا یه حش ست که باعث به وجود اومدن چیزایی رو بدن میشه ولی ما اینجا بیماریش رو عوض کردیم 😅))
(ویو خونه)
همه رو مبل نشسته بودن و جیگو دستش رو گذاشته بود روی شکمش و داشت با بچه حرف میزد (داداش ک****صخلی یا مارو خر فرض کردی آخه کی با شکمش حرف میزنه 🤨)
+جیگو
۰هوم (با لبخند)
+میگم
بای بای
به نظرتون کای کجاست
داره کاری میکنه که از دل جیگو در بیاره ، رفته بار و تا سر حد مرگ مست کرده یا شایدم داره خیانت میکنه کی میدونه
دختر خالم رو دنبال کنید و پستاش رو لایک کنید و براش کامنت بزارید
ایدی پجش :
@angelholic
=من درکت میکنم
_تو اینجا چیک
کوک در گوش ته میگه
+بزار اون باهاش حرف بزنه
ته هم قبول میکنه
۰ت تو چطور میخوای درکم کنی
=پدر تو باعث شد که من بچه از دست بدم
۰دروغ میگی
=روز اول ازدواجمون من از ته حامله بودم و میخواستم سوپرایزش کنم ولی اون منو هل داد و چون الفا بودم بچم سقط شد (با بغض)
جیگو میپره تو بغل آلینا و الینا هم اونو بغل میکنه
=پاشو بریم بچه رو از شکمت در بیاریم
۰چطوری آخه (با گریه)
=یکیبار دیگه هم میتونین بچه دار بشین
۰یعنی میشه (بغض)
الینا سرش رو تکون میده
۰باشه بریم
=ما بیرونیم
همه رفتن بیرون
=معذرت میخوام که اومدم تو خونتون الان میر
+میشه بمونی
=چی
+تو اونو درک میکنی میشه بمونی لطفا
=باشه
_منم از تو معذرت میخوام
=برای چی
_برای بچهی اولت
الینا بغض کرد
=مشکلی نیست من الان کای رو دارم ولی اونم منو نمیخواد
_میدونی کای کجاست
=نه نمیدونم
۰من اومدم بریم
(ویو داخل بیمارستان)
دکتر : مطمئنی میخوای بچه رو سقط کنی
+دکتر مگه بچه داخل شکمش نمرده
دکتر : نه بچه کاملا سالمه
۰و ولی یه دکتر د دیگه گفت ب بچم مرده
دکتر : حتماً خوب معاینه تون نکردن
+پس بچه زندست
دکتر : بله زندست ، میخواین سقط کنین
۰نههههه (با گریه و کشیده گفت)
+چرا بچه سقط نشده میشه دلیلش رو بدونیم
دکتر : شما به چیزی حساسیت دارین
۰سیب به سیب حساسیت دارم
دکتر : شما حس میکنید چرا بچه زنده مونده
۰نمیدونم شاید به کمک الاههی ماه باشه
دکتر : و شما حس میکنید چرا بچه داشت میمرد
۰بخاطر پودینگ
دکتر : پودینگ؟
۰بله پودینگ سیب من پودینگ سیب خوردم و یادم رفت سوزن زد الرژیم رو بزنم
دکتر : شما کالا بر عکس فکر میکنید پودینگ سیبه که باعث زنده موندن بچه شده
۰چی
دکتر : بله طبق آزمایشاتی که دادین معلوم شد حشرهای که جدید اومده و اسمش هم دراکولا هست نیش زده شدین و این پودینگ سیبی که خوردین باعث از بین رفتن زهر این هشره شده و اگر شما این پودینگ رو نمیخورید الان نه شما اینجا بودید و نه بچه
۰مرسی میتونم مرخص شم
دکتر : بعد سرمتون
((نکته : دراکولا واقا یه حش ست که باعث به وجود اومدن چیزایی رو بدن میشه ولی ما اینجا بیماریش رو عوض کردیم 😅))
(ویو خونه)
همه رو مبل نشسته بودن و جیگو دستش رو گذاشته بود روی شکمش و داشت با بچه حرف میزد (داداش ک****صخلی یا مارو خر فرض کردی آخه کی با شکمش حرف میزنه 🤨)
+جیگو
۰هوم (با لبخند)
+میگم
بای بای
به نظرتون کای کجاست
داره کاری میکنه که از دل جیگو در بیاره ، رفته بار و تا سر حد مرگ مست کرده یا شایدم داره خیانت میکنه کی میدونه
دختر خالم رو دنبال کنید و پستاش رو لایک کنید و براش کامنت بزارید
ایدی پجش :
@angelholic
- ۶۲۸
- ۰۷ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط