مست خون ( پارت ۱۱ )
کوک: بهتری؟
سوهی: مگه مهمه
کوک: چون غذامی آره
سوهی: اها یادم نبود قراره تا اخرین قطره خونم خورده بشه
زانو هامو بغل میکنم
سوهی: نمیدونم چه کار بدی کردم که این باید کارماش باشه
حرفی نمیزنه، اشکام سرازیر میشن
میاد پیشم میشینه ازش فاصله میگیرم
کوک: کاریت ندارم
با شصتش اشکمو پاک میکنه
سوهی: سرنگ و سوزن داری؟
کوک: میخوای چیکار؟
« ویو ته »
بعد از اینکه سیر شدم میبرمش اتاقم درو قفل میکنم میشینم رو مبل که دیدم سرگیجه گرف تا داشت میفتاد در صدم ثاتیه بغلش کردم گذاشتمش رو تخت خیره میشم بهش ، تپش قلب شدید میگیرم
ته: م...من چم شده؟ اصلانم خوشگل نیست فقط خونش خوشمزس همین... ولی چشاش
همینجوری با خودم کلنجار میرفتم و محوش بودم ساعتو دیدم
ته: برگام سه ساعته دارم نگاش میکنم چرا همچین شدم من؟
ناله ای از درد از دهنش خارج میشه آروم چشماشو باز میکنه
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
سوهی: مگه مهمه
کوک: چون غذامی آره
سوهی: اها یادم نبود قراره تا اخرین قطره خونم خورده بشه
زانو هامو بغل میکنم
سوهی: نمیدونم چه کار بدی کردم که این باید کارماش باشه
حرفی نمیزنه، اشکام سرازیر میشن
میاد پیشم میشینه ازش فاصله میگیرم
کوک: کاریت ندارم
با شصتش اشکمو پاک میکنه
سوهی: سرنگ و سوزن داری؟
کوک: میخوای چیکار؟
« ویو ته »
بعد از اینکه سیر شدم میبرمش اتاقم درو قفل میکنم میشینم رو مبل که دیدم سرگیجه گرف تا داشت میفتاد در صدم ثاتیه بغلش کردم گذاشتمش رو تخت خیره میشم بهش ، تپش قلب شدید میگیرم
ته: م...من چم شده؟ اصلانم خوشگل نیست فقط خونش خوشمزس همین... ولی چشاش
همینجوری با خودم کلنجار میرفتم و محوش بودم ساعتو دیدم
ته: برگام سه ساعته دارم نگاش میکنم چرا همچین شدم من؟
ناله ای از درد از دهنش خارج میشه آروم چشماشو باز میکنه
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
- ۷.۵k
- ۲۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط