فیک سالگرد ازدواجمون

pãrt : 11
هان . من باید حواسم بهت میبود منو ببخش و سرشو به نشانه ببخشید میاره پایین
ا.ت : اوپا تو تقصیر نداری آخه از کجا باید میدونستی
هان : خب یه دیقه وایسا الان میام
ا.ت : کجا میری؟
هان : برم به غلط کردن بندازمش بیام
ا.ت : نه ترو خدا دعوا نکن من میترسم
هان : ینی میگی یه همچین غلطی با ملکه من کرده نزنم پخش زمینش کنم ؟
ا.ت : نه اصن فک کن نبوده منم دیگه نمیام باشگاه کلا بیا یادمون بره
هان : پس گریه کردنو تموم کن چون طاقت دیدنشونو ندارم هرکی گریه ملکه منو در بیاره مرگ راحت ترین حکمشه
ا.ت : *می‌خنده* و اشکاشو پاک می‌کنه باشه بیا بریم
هان : بهتر شد

(ویو راوی)
و میاد سوار ماشین میشه و میرن خونه
هان : چیکارت کرد اون عوضی؟
ا.ت : فقط یکم گردنم کبود شده
و هان میاد ا.ت رو میشونه بغل خودش و گردن ا.ت رو ماساژ میده ا.ت هم به هان تکیه میده
هان : دوست دارم ا.ت
ا.ت : منم همینطور اوپا
هان چند تا بوسه روی موهای ا.ت میزاره
هان : قول میدم دیگه تا آخر عمرم تنهات نزارم
ا.ت روی پای هان برعکس میشه و کامل رو به هان میشه و آروم ل*بای هانو میبوسه و میخاد که جدا شه اما هان اجازه نمیده که جدا شه و از پشت سره ا.ت رو میگیره و ادامه میده

ادامه دارد . . .
شرط : ۱۲ تا لایک
دیدگاه ها (۹)

سیلام گشنگام پرفم تغییر کرده گممون نکنید 😉

سناریو استری کیدز

pãrt : 10هان . باش (وقتی صبح میشه ویو ا.ت)هان بیدارم کرد ازم...

بچه ها فن آرت #استری_کیدز#یانگ_جونگین #کیم_سونگمین #لی_یونگب...

فیک مافیای سیاه من part 3

وقتی تنبیهت کردن و الان درد داری(چون لباس باز پوشیده بودی)نا...

🖤مافیای من🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط