عشق دوباره پارت ۹

+بریم بیرون ؟
-.........
+گفتم شاید حوصلت سر رفته باشه
-اممممم.....اوکیه
-فقط صبر کن آماده بشمممم
+آاااااشششش......ا.تتتتتت
-اااا میخوام لباسامو عوض کنم ،با لباس خونه بیام؟(خنده)
+اوکیییییییی(خنده)
من رفتم لباسامو عوض کردم داشتم کلاه انتخاب میکردم جونگ کوک اومد تو اتاق و لباساش رو عوض کرد.
+چرا اینجوری نگاه میکنی؟
به خودم اومدم.
-ها؟
+چرا اینجوری نگاه میکنی؟(خنده)
-محوت شدم(خجالت)
بعد چند دقیقه از خونه اومدیم بیرون .
دستمو گرفت.
باهم قدم میزدیم. (اینجا بدون ماشین رفته بودن بیرون)
+خب چیکار کنیم ؟
-نمیدونم.
+اینجا یه مغازه هست بریم اونجا؟
-اوکی
بعد اینکه یکم قدم زدیم نامجون به جونگ کوک زنگ زد.
×سلام
+سلام
×آدرس رو بهتون گفتم ؟
+نه فقط گفتی بعد از ظهر یه جایی همدیگه رو ببینیم
×اوک، بیاین............(نمیدونستم چی بنویسم)
+اوکیه مرسی
×بای
+بای
+نامجون گفت بیایم...........
-الان ؟(ساعت ۱ بعد ظهر بود )
+نمیدونم
-بریم خونه یه لباس دیگه بپوشیم بعد بریم
+آااااااااشششششس
-هاااااا؟
+چرا باز بریم لباس عوض کنیم؟
-آخه اینا خوبه؟
+ا.تتتتتتتت
-اوک ، اوک همین خوبه
بعد یکی دو ساعت رفتیم آدرس جایی که نامجون گفته بود. همه اعضا به جز جین و‌ جیهوپ اونجا بودن.
رفتیم تو.
×سلام
-سلام
+سلام.......



این چند روز امتحانا دیوونم کرده اگع بد شد ببخشید.....
حمایت؟
دیدگاه ها (۲)

پست های جدید ته ته ❤️‍🩹

https://harfeto.timefriend.net/16855436101586

عشق دوباره پارت ۸

عشق دوباره پارت ۷

࣪                    ㅤ۫𝘭𝘢𝘥𝘺࣪       𝘮𝘦𝘭𝘰𝘥𝘺࣪       ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐عشق مافیاصبح ساعت 10ویو جونگ کوک از تخت اومدم بیرون وا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط