آفتاب آمد و روز آمد وشب رفت

آفتاب آمد و روز آمد وشب رفت
در فصل بهاران دل من در پی او رفت
دیدگاه ها (۰)

هر کسی را در جهان آزادگی در عالم است در جهان آب و گل ، آسودگ...

در این دنیا به عشق رسوا شدم منکه تا از روی عشق بینا شدم من

دل برده ای به کجا ای زیبا نگار نشد به قامت تو راست هیچ سرو و...

دل سادہ داشتن تاوان دارد هرروز وشب باید بدوزی زخمهایی را ڪہ ...

بگذار تا بگریه ام چون ابر در بهاران...که از سنگ ناله خیزد.....

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط