پارت ۵ : عاشق پسر عموم شدم

راستش من قبلاً با یکی دیگه بودم ازم سواستفاده کرد باهام راب.طه برقرار کرد و ولم کرد
چیییی تو با‌ یکی بودی باهاش راب.طه برقرار کردی 😡
جونکوک صداتو بیار پایین الان همه میشنون من رفتم سرویس بهداشتی
یکی منو‌ از پشت گرفت که اون جونکوک بود جونکوک چیکار میکنی الان یکی مارو میبینه
خو بزار ببینه 😡
شب ساعت 11 میای بیرون
نه مننن خب من نمیتونم
گفتم میای
ببباشه
جونکوک‌ زنگ زد گفت من پایینم بیا من رفتم پایین که دیدم جونکوک با صورت خشمگین نشسته رفتم تو ماشین نشستم از جونکوک پرسیدم کجا میریم اون گفت میریم خونم اونجا کسی نیست
ولی خب من خوشگل کردم فک کردم میریم بیرون تازشم بریم خونت که چیکار کنیم
حرفی نباشه خوشگل شدی که شدی خوشکلیت فقط برا منه میریم خونم که بفهمی ازت سواستفاده میکنم یا واقعا دوست دارم
جونکوک‌ من که گفتم باهات راب.طه برقرار نمیکنم چیکار میکنی درو باز کنن
نکنم چی میشه تو با اون یارو خوا.بیدی به من رسید نمیتونی پیاده شو رسیدیم اصلا هم سعی نکن که فرار کنی بد تموم میشه
رسیدیم داخل ... ادامه تو کامنت ها