عشق غیر منتظره

عشق غیر منتظره
p7
جواب دادم ، اون سانا بود ، یکی از کار آموز ها توی وایل
سانا : آیلین ، یه مورد اضطراری پیش آمده، باید سریع برگردی وایل ، مدارک رو گرفتی ؟
_ آره
سانا : سریع برگرد
_ باش

یعنی چی شده ؟ رفتم پیش جیمین

_ من استعفا میدم
÷ باشه

همه چی رو امضا کردم و رفتم از یونا خدافظی کردم که کوک رو دیدم

+ داری میری ؟
_ آره، ممنون که گذاشتید اینجا باشم
+ به سلامت

و آروم بغلم کرد و رفتم بیرون و یه اتوبوس گرفتم و به اونجا رفتم ، وایل بیرون شهره ، پس ۲ ساعت طول میکشه برسم
بلاخره رسیدم ، و مخفیانه وارد آنجا شدم
دیدم که همه جا تاریکه
_ کسی اینجا نیست ؟ تهیونگ ؟ پدر ؟ سانا ؟
سانا : آیلینننننننننننننننننن، دلم برات تنگ شده بود
_ منم ، دختر
و بغلم کرد
سانا : مدارک ؟
_ بیا
سانا : ممنون

بعد از اینکه گفت ممنون لبخندش محو شد و گفت
سانا : دستگیرش کنین
_ چی ؟
که نگهبانا اومدن و منو گرفتن و انداختنم سیاه چاله
_ اینجا چه خبره
سانا : ...




ادامه دارد ...







۸ لایک
۱۰ کامنت
دیدگاه ها (۲۲)

لیست قشنگ ترین فیک های ویسگون : اگه طرفدار فیک هستی ، این ها...

عشق غیر منتظره last part ( p7) سانا : خودمون دیدیم تو جئون ر...

عشق غیر منتظره p۶منو برد توی اون اتاق _ ارباب ، من اونرو بر ...

عشق غیر منتظره p5ویو آیلین ازخواب پا شدم ، که دیدم توی یه ات...

وقتی بهت خیانت می‌کنه و .... ۱/۲ ویو هستی سلامم من هستی هستم...

سناریو سوکوکو

اسلاید اول و دوم و سوم استایل و مدل مو و عکس اسوری هاش و لبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط