جان و جهان دوش کجا بودهای

جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای
نی غلطم، در دلِ ما بوده‌ ای
دوش زِ هجرِ تو جفا دیده ‌ام
ای که تو سلطانِ وفا بوده‌ای
آه که من دوش چه سان بوده‌ام!
آه که تو دوش که را بوده‌ای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چون که در آغوشِ قبا بوده‌ای
زَهره ندارم که بگویم تو را
« بی منِ بیچاره چرا بوده‌ای؟!

[مولانا]
دیدگاه ها (۶)

ما شعله های سرکش اندوه بودیمآدم به آدم‌ می رسد ما کوه بودیمگ...

هوایِ کویِ تو از سر نمی‌رود ، آریغریب را دلِ سرگشته با وطن ب...

از جهان ترد شدم، کُنج قفس سرد شدمدختری گوشه‌ی زندان دلم می‌ر...

بعضی وقتا از یه اتفاق اگه صد سال هم بگذره بازم امیدواری به د...

همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟یا چو من هجر تو را هیچ گرف...

تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال#قیصر_امین_پور کوله باریست پر ...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط