پارت۱۱

ویو ا.ت

اون پسره که همون...... اسمش چی بود ..... ها..جیمین دختره ی خاک به سر حداقل میزاشتی چند هفته بگذره ..... یهو کرم درونم فعال شد .... و در و با لگد باز کردم که از هم دیگه جدا شدن ..... یاح یاح یاح..... رفتم داخل که جیمین از تخت بلند شد

+چی کار میکردین

@هی..هیچی

+اره جون عمه ات

#به خدا چیزی نیست

+اره راست میگید ... پس کیا داشتن هم دیگه رو .......

@عهههه

.تی ولش کننن

+به به ..... ادامه بدید

.تتتتت

+چیه

@# تو رو خداااا

+درد ..... باشه... من رفتم

#کج.....

+میرم یکم بگردم شما هم به .........

@اهم.....اهم

+باشه بابا

از اتاق اومدم بیرون و به همون حیاط رفتم اوففففف..... خیلی عجیب بود چرا اون جونگکوک انقدر مهربون بود ....... داشتم میرفتم داخل که موهام کشیده شد و .... سیاهی
.......

ویو جونگکوک

وقتی به خودم اومدم .... رفتم توی اتاق خودم که .... گوشیم زنگ خورد وقتی جواب دادم .... چی اون پادشاه گرگینه ها بود.........

؟اووو پادشاه خوناشام ها به ما افتخار شنیدن صدا شون و دادن

-چی میخوای

؟فکر‌کنم اون دختر و نیاز نداری نه

-کی رو میگی

؟همون دختری که توی قصرت بود بزار ببینم آها ا.ت

این چی میگه مگه ا.ت پیش دوستش نبود

-از کجا حرفت و باور کنم.....

؟.........

ادامه دارد
دیدگاه ها (۴)

پارت۱۲

پارت۱۳

پارت ۱۰

پارت۹

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط