نفسم دست تو بوده به کجایش بردی

نفسم دست تو بوده به کجایش بردی؟
این دلم دست تو بوده به کجایش بردی؟

آخر این رسم وفا داری و ایام نبود
باور زندگیم را به کجایش بردی؟

پشت در پشت تو بودم سر هر پیچ و خطر
گرمی سینه من را به کجایش بردی؟

مرگ هر لحظه همین جاست،پشت این پنجرها
زندگی دست تو بوده به کجایش بردی؟

چقدر سخت شده شعر نوشتن بی تو
واژه ها دست تو بوده به کجایش بردی؟

بعد از اینم من و دلتنگی و بی حوصلگی
نفسم دست تو بوده به کجایش بردی؟
دیدگاه ها (۳)

دلم یک فنجان شعر میخواهد کنار تو ،میان موسیقی دریا .خیره به ...

#مردانگی یعنیاگر زنی خواست...سرش را بر شانه ات بگذاردببینی ط...

‏‎بید مجنون، زیر بال خود، پناهم داده بود!در حریم خلوتی جان ب...

به شباهت آدم ها و عطرها فکر می کنم هر کدام با عطری متفاوت گر...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط