بودنت را دوست داشتم

بـودنـت را دوســت داشـتـم
وقـتـی مـرا در بـرمـیـگــرفـتـی.
وبـه آغـوشـت مـیـفـشـردی
و وادارم مـیـکـردی کـه بـه هـیـچ چـیـز فـکـر نـکـنـم
دیدگاه ها (۲)

مـن فـقـط آن ثـانـیـه هـایـی را بـه واقـعـیـت زنـدگـی کـردم....

همین که تو میدانــیدوستت دارمکافیستبگذار خفه کند خودش رادنیا

عشق چیز عجیبی نیستعزیز دلمهمین است که تو دلت بگیرد و من نفسم

من با چشمانی نمور زندگی را به سلیقه چشمانت چیده امتو اما هنو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط