بختیار علی

(۱۰)
رئیس!
زمانی که غنچەای را می‌بویی
همه‌ی گل‌ها به گریه می‌افتند!
وقتی که به تابستان می‌نگری
همه‌ی فصل‌ها چشمانشان را می‌بندند!
وقتی که کبوتری را می‌کشی
یک دفعه همه‌ی پرندگان نیست می‌شوند...


(۱۱)
تمامی خاک‌ها
پیش از آنکه قلمرو و مُلکِ
دولت، پادشاه، والی و یا حاکمی باشد،
مُلک و سرزمین مردمانی است،
کە بر روی آن زندگی می‌کنند.


(۱۲)
عیب بزرگ سیاست در روژهلات* این است که،
پیش از آنکه فکر کنند که چه می‌خواهند،
در این اندیشه‌اند
که چه کسی رهبرشان باشد.
----------
* اصطلاحی که به شرق کردستان اطلاق می‌شود.


(۱۳)
آدمی، در این سرزمین
بدون خیانت بە خویش،
زیستن را نخواهد توانست...


(۱۴)
من، از کُرد یا ترک متنفر نیستم،
من از زیردست‌هان بی‌مقداری بیزارم
کە هرگز پی‌ نخواهند برد،
که در وجودشان اصلی هست،
کە با هیچ نیرو و قدرتی تسخیر نخواهد شد...


شعر: #بختیار_علی
برگردان: #زانا_کوردستانی
دیدگاه ها (۰)

بختیار علی

بختیار علی

بختیار علی

بختیار علی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط