اسم پادشاه
اسم: پادشاه
پارت ۱
مامان ات: ات بدو بیا...... گریه....
ات: مامان چی شده... شوک.....
مامان ات: بابات بیهوش شده زنگ بزن به اورژانس..... گریه....
ات: باشه باشه الان زنگ میزنم
ویو تو بیمارستان
مامان ات: ات من بدون بابات چیکار کنم....گریه...
ات: مامان همه چی درست میشه گریه نکن
جونگکوک: چیشوده حال برادرم خوبه
ات: اصلا معلوم نیست عمو
دکتر: همراه اقای جئون کیان
مامان ات: اقای دکتر بگین چیشوده
ات: حال بابام خوبه
دکتر: خیلی متاسفم تموم کردن
جونگکوک میره سمت دکتر و با عصبانیت زیاد
یقشو میگیره و اونو میچسبونه به دیوار و
تو صورتش داد میزنه
جونگکوک: پس شما ها اونجا داشتین چیکار میکردین
پارت ۱
مامان ات: ات بدو بیا...... گریه....
ات: مامان چی شده... شوک.....
مامان ات: بابات بیهوش شده زنگ بزن به اورژانس..... گریه....
ات: باشه باشه الان زنگ میزنم
ویو تو بیمارستان
مامان ات: ات من بدون بابات چیکار کنم....گریه...
ات: مامان همه چی درست میشه گریه نکن
جونگکوک: چیشوده حال برادرم خوبه
ات: اصلا معلوم نیست عمو
دکتر: همراه اقای جئون کیان
مامان ات: اقای دکتر بگین چیشوده
ات: حال بابام خوبه
دکتر: خیلی متاسفم تموم کردن
جونگکوک میره سمت دکتر و با عصبانیت زیاد
یقشو میگیره و اونو میچسبونه به دیوار و
تو صورتش داد میزنه
جونگکوک: پس شما ها اونجا داشتین چیکار میکردین
- ۷.۰k
- ۲۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط