عشق حالتی برتر از هر احساس است خوشی و نا خوشی درد و خوش

عشق حالتی برتر از هر احساس است، خوشی و نا خوشی، درد و خوشبختی، تلخکامی و خوشکامی. آنگاه که عاشق در پایان سیر و سلوک خویش در دریای معشوق مستغرق می گردد، از تمام ادراکاتی که انسانهای معمولی احساس می کنند، فارغ می شود ، چرا که نزد مولوی شب هجران متصل به وصل قریب الوقوع است و عاشق ورای آن نظام عاطفی جای دارد که بر زندگی انسانهای عادی حکمفرماست.

باغ سبز عشق کو بی منتهاست
جز غم و شادی دراو بس میوه هاست
عاشقی زین هر دو حالت برتر است
بی بهار و بی خزان سبز و تر است

پنج اقلیم حضور
داریوش شایگان
دیدگاه ها (۱)

عیش بی‌یار مهیا نشودیار کجاست#حافظ

بر ساقھ هاے سوخــ✌ ️ــتھ از #زخمِ رعد و برقرنڪَین ڪمان چھ فا...

❄ ️کاش میشد نامرئی شد و کنارش نشست.نشست و ساعت‌ها بهش خیره ش...

❄ ️هر روز منتظرم،کسی چه می‌داندشاید بهار بخواهد زودتر برسدنه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط