my mafia

پارت: ۳۸

+س...سومی؟
○ا.ت؟ خودتی؟
+آره(گریه) دلم برات تنگ شده بود.
○منم همینطور دختره‌ی دیوونه
+چیکار میکنی؟
○هیچی پیش خواهرم زندگی میکنم توچی؟
+من داستان طولانی‌ای دارم میشه یه جا قرار بزاریم؟
○حتما.....امممم کافه مروارید خوبه؟
+باشه میام یه ساعت دیگه خوبه؟
○باشه میام میرم حاضر شم میدونی که من کارای زیادی واسه حاضر شدن دارم(خنده)
+باشه منم میرم حاضر شم
○بای بای
+بای بای
ویو ا.ت
موهامو بستم و با چیزیایی که از میا یاد گرفته بودم یکم کِرِم پودر روی صورتم زدم و یکم رژگونه روی بینی و لپ هام زدم یکی از رژ مایع هامو برداشتم و به لبام زدم.
رفتم سر کمد و لباسی نداشتم که باز نباشه بقیه لباسام هم شسته شده بودن و خیس بودن یکی از لباسای رو برداشتم و پوشیدمش، یه لباس مشکی کوتاه بود که یه طرف کامل باز بود.
که کفش پاشنه دار مشکی هام پوشیدم. کیف مشکیم و گوشی و ایرپادم رو برداشتم که سومی بهم زنگ زد
+الو جانم؟
○الو ا.ت آدرس بده بیام دنبالت.
+اوکی برات میفرستم
ده دقیقه بعد
دوباره سومی بهم زنگ زد
+الو بله؟
○اومدم دم درم....ولی لعنتی چه خونه بزرگی کلک قصریه واس خودش
+برا من شبیه زندانه، اومدم
از اتاقم رفتم بیرون و کوک رو دیدم موهام رو یه ور گردنم ریخته بودم و چیزی معلوم نمیشد.
-کجا میری؟
+بیرون(سرد)
-با این لباس؟
+مشکلی داره؟(سرد)
-بیخیال با راننده برو
+دوستم دم در منتظرمه(سرد)
-پس......
تا اومد حرفی بزنه از در رفتم بیرون و به ادامه حرفش گوش ندادم.
رسیدم به دَر که بادیگارد های دم در درو برام باز و تعظیم کردن و ماشین سومی رو دیدم که بوق زد و برام دست تکون داد
رفتم تو ماشینش نشستم.
دیدگاه ها (۰)

my mafia

my mafia

my mafia

my mafia

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

پارت هفدهمگوشیم دارع زنگ میزنه الو؟اونیکس:سلام خوبی تا فهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط