Lovely baby
Lovely baby
Part ۵
کوک: قلب اومد تو دهنم.. یه جوری میزد انگار سوار ترن هوایی شده بودم ولی ادامه دادم*
* بعد چند مین*
هانا: ببخشید
کوک: واسه چی؟
هانا: یهویی..
کوک: راستش.. خوشم اومد!
کوک: ولی فک کنم درستش این باشه که اول پسرا دخترا میبوسن😂
هانا: ولی قانون ما یه چیز دیگست😂
کوک: بله😂
هانا: بریم صبحونه بخوریم دیگه
کوک: باشه..گشنته؟
هانا: اره
(دوتایی صبحونه درست کردن و خوردن)
هانا: آخیششش گشنه ام بود
کوک: 😅..بلدی گیم بلدی؟
هانا: موهاشو تاب داد * چی مثلا؟ جنگی یا فوتبال یا رانندگی؟
کوک: فوتبال بزنیم؟
هانا: بیا اول رانندگی بکنیم بعد بجنگیم و آخر سر فوتبال
کوک: آخه رانندگی چند نفره نیست؟
هانا: اوممم رکورد بگیریم؟
کوک: حله
* ۴ ساعت بعد*
هانا: گشنمههه
کوک: وقت ناهاره
هانا: گوشیش زنگ خورد* لایلاااستتت..الو؟ ( زدم رو اسپیکر)
لایلا: میبینم بهت خوش میگذره ؟!... منو که فراموش نکردی؟... شوهر کردی منو یادت نرفته که؟
هانا: نه بابا
لایلا: دهن کجی* نه بابا..تهیونگ میگه ناهار پیک نیک بریم بیرون!
کوک: بهش بگو آخه تو بلدی غذا بپزی؟
لایلا؛ میگه تو بپز منم یه چیزی میپزم میام!
کوک: باشه دیگه!.
**
هانا: گرمههه...نههههه بریم..اوممم کجا بریم؟... بریم یجا کولر داشته باشههه
کوک: دختر تو چقدر زرزرو ای!😂
هانا: همینی که هستم😂
کوک: یجای...یجای..آهاااا ! بریم ویلا ی ما!..اونجا هم ویلامون کولر داره هم باغ..استخر هم داره
هانا: تماممممم
کوک: بزار به تهیونگ بگم!
هانا: اینو از الان بدون..گرما خط قرمز منه..گرمم بشه دیونه میشم..اصلا تحملش رو ندارممم!
کوک: حله..چشم😂
هانا: آهااا یکیم گشنگی و تشنگی
کوک: اونکه هیچکی نداره😂
Part ۵
کوک: قلب اومد تو دهنم.. یه جوری میزد انگار سوار ترن هوایی شده بودم ولی ادامه دادم*
* بعد چند مین*
هانا: ببخشید
کوک: واسه چی؟
هانا: یهویی..
کوک: راستش.. خوشم اومد!
کوک: ولی فک کنم درستش این باشه که اول پسرا دخترا میبوسن😂
هانا: ولی قانون ما یه چیز دیگست😂
کوک: بله😂
هانا: بریم صبحونه بخوریم دیگه
کوک: باشه..گشنته؟
هانا: اره
(دوتایی صبحونه درست کردن و خوردن)
هانا: آخیششش گشنه ام بود
کوک: 😅..بلدی گیم بلدی؟
هانا: موهاشو تاب داد * چی مثلا؟ جنگی یا فوتبال یا رانندگی؟
کوک: فوتبال بزنیم؟
هانا: بیا اول رانندگی بکنیم بعد بجنگیم و آخر سر فوتبال
کوک: آخه رانندگی چند نفره نیست؟
هانا: اوممم رکورد بگیریم؟
کوک: حله
* ۴ ساعت بعد*
هانا: گشنمههه
کوک: وقت ناهاره
هانا: گوشیش زنگ خورد* لایلاااستتت..الو؟ ( زدم رو اسپیکر)
لایلا: میبینم بهت خوش میگذره ؟!... منو که فراموش نکردی؟... شوهر کردی منو یادت نرفته که؟
هانا: نه بابا
لایلا: دهن کجی* نه بابا..تهیونگ میگه ناهار پیک نیک بریم بیرون!
کوک: بهش بگو آخه تو بلدی غذا بپزی؟
لایلا؛ میگه تو بپز منم یه چیزی میپزم میام!
کوک: باشه دیگه!.
**
هانا: گرمههه...نههههه بریم..اوممم کجا بریم؟... بریم یجا کولر داشته باشههه
کوک: دختر تو چقدر زرزرو ای!😂
هانا: همینی که هستم😂
کوک: یجای...یجای..آهاااا ! بریم ویلا ی ما!..اونجا هم ویلامون کولر داره هم باغ..استخر هم داره
هانا: تماممممم
کوک: بزار به تهیونگ بگم!
هانا: اینو از الان بدون..گرما خط قرمز منه..گرمم بشه دیونه میشم..اصلا تحملش رو ندارممم!
کوک: حله..چشم😂
هانا: آهااا یکیم گشنگی و تشنگی
کوک: اونکه هیچکی نداره😂
- ۱۵.۹k
- ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط