دیدم که یه مرده پیر امد نزدیکم

دیدم که یه مرده پیر امد نزدیکم .
جانگ اوک :خوب خوب چه خبرا .
ات:...
جانگاوک:لالی مگه .گفتم چه خبرا (سیلی)
ات:تو هیچ گوهی نیستی که میزنی توی گوش من اشغال کثافت صورتم بوی عن گرفت <_>
جانگ اوک :چی 😳.عین اربابت بد دهنی .😡
ات:پس چرا گزاشتی دختر هرزت باهاش باشه هممم؟؟جانگ اوک(اسلحه رو روی سر ات میزاره ) و میگه :این که دختر من هرزست درست. ولی جیمین چرا قبول کرد‌؟
ات:اونو دیگه باید از جیمین‌ بپرسی امم اسمت چیه پیر مرد .
جانک اوک :=/
ات:فکر کنم الان تو لال شدی.۱ این اسلحه رو بیار پایین .۲ جیمین اربابم نیست و یه اشنای دوره .۳ بقیه اش به تو چه .😏😎👍
جانگ اوک :منودست کم نگیر فهمیدی یهو دیدیبا یه تیر خلاست کردم .(با حالت خیلی ترسناک*)
ات:چقدرترسناکه این بخیل (توی ذهنش):
ات:بسه دیگه من خیلی سردمه .
جانگ اوک:خوب به من چه .
ات:یعنی چی ؟نگو که میخای منو اینجا ول کنی بری😂
جانگ اوک :خفه شو نخند معلومه ولت میکنم میرم چونتو الان بردهی منی .
ات:خواهش میکنم .ترو خدا من از تاریکی میترسم ترو خدا جانگ اوک .
ویوات:دیدم تا صداش کردم وایساد و قرمز شده بود .چرا؟
خ
م
ا
ر
ی
این خماری رو از یه پیج دیگه کش رفتم خودش میدونه کیه 😂
همون پیجی که کامنت میزاره
بعدی بعدییییی بعدیییی برو تا اخر .
ببخشید الان گزاشتم دیشب نت قطع شد.😔🤧😭😓😣😖
دیدگاه ها (۸)

جانگ اوک :چرا این بشر اینقدر منو کیوت صدا زد وای این حسچیه ت...

ویو ات:وای فکر میکردم اگر بگم از اشنا های دور جیمینم ولم میک...

رفتم جلو دیدم کسی نیست و روی دیوار با خون نوشته دختر منو میک...

جین:درسته اسم من همچین معنیی داره ولی هیچ ربطی به کارم نداره...

سناریو بی تی اسوقتی داری اهنگ گوش میدی و خوابت میبره میبینن ...

رمان جیمین ( خیانت ) پارت یک

پارت ۲۹جیمین: ببین میدونم درد داری ولی باید تحمل کنی چون نمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط