پارت

پارت۲۶:
نشستیم بعضیا رو مبل بعضیا هم رو زمین بودن من و کوک رو مبل بودیم .فیلم شروع شد خیلی ترسناک نبود البته برای من بقیه بجز من یکم ترسیده بودن .
ته: پرام داره میخورتش.
سومی: یا علیییییی.
یهو یکی که فکر کنم جن بود حمله کرد به زنه و اومد تو تلویزیون.
کوک: اینا عقب موندن وای دارن میترسن😂( آروم)
نیلیکا: تازه الان فهمیدی؟ خاک.
داشتیم می‌دیدم صحنه آخر زنه رو با دست و پا و سر قط شده دیدیم.
سوجون: ابلفضل مرد .
یونجون: نه زندس.
سومی: فاک به هردوتون.
یونجون: روانی.
سومی رفت تو آشپزخونه پشت سرش ته رفت.
کوک: اینا مشکوک می‌زنن.
جین: کاملا موافقم.
نیلیکا: کوک یه دقیقه بیا تو اتاق.
کوک با هام اومد.
«ویواتاق»
کوک: چیه ؟
نیلیکا: حس میکنم ته از سومی خوشش اومده.
کوک: خب؟
نیلیکا: بیا بهم برسونیمشون بنظرت بهم میان؟
کوک: نمیدونم بیا فعلا بریم .
نیلیکا: باش.
داشتم میرفتم بیرون که کوک دستمو گرفت برگردوند و یه بوس.ه سطحی زد به لب.م .
نیلیکا : چکار میکنی؟
کوک: تازه هنوز مونده برای آخر شب.
بعد از اتاق رفت بیرون منم باهاش رفتم.
دیدگاه ها (۸)

بچها من تا فردا پس فردا نمیتونم بذارم البته تا الآنم نذاشتم ...

پارت۲۷:رفتیم از اتاق بیرون که ته گفت:ته: شما خیلی مشکوک می‌ز...

پارت25:یهو زنگ خونه خورد.نیلیکا: من میرم باز کنم .رفتم سمت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط