قهوهاش را که نوشید

قهوه‌اش را که نوشید
چشمانش را بست
آرام تکیه داد...
انگار کسی را به یاد آورده باشد
می‌گریست...
دیدگاه ها (۱)

تکه‌ تکه ی تو رادر هر آهنگی که گوش میدهمپیدا میکنم ....

درد یعنی بروی دردسرش کم بشود ▫ ️علی_صفری

هست؟غمگین تر از آن بانویی؛که به ناچار،تنش را به حصاری داده؟ق...

😔 😔 😔 😔

چشمانش؟ مانند قهوه ادم را معتاد می کرد و ستارگان همه درون چش...

بچه ها انگار از مطلب هایی که می زارم خوشتون نمی یاد چون هیچ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط