زندگی قبل از تبدیل پارت

زندگی قبل از تبدیل پارت ۱۱
.
.
‌.
جیسون:بچه ها ایشونمادرتونن.گلوریا.
جینتارو:بابا شوخی میکنی دیگه؟
+چه شوخی ای؟
جینتارو:بابا اون مامان من نیست و نخواهد بود!
جیسون:جینتارو درست حرف بزن!
*دعوای خانوادگی پارت ۱۷۹۸۱۹
خلاصه...میگذره و میرن خونه هاشون.
*تو خونه
جیسون:جینجر و جینتارو.گلوریا قراره بیاد و با ما زندگی کنه. اگر نمیتونین تحملش کنین لطفا برین تو اتاقاتون و در رو ببندین.
جینتارو:بابا لطفا خفه شو.ممنونم.
میره تو اتاق و درو رو میبنده.
جیسون:هوف...جینجر تو چ_
*جینجر خیلی وقته محو شده🗿
یکم بعد*
گلوریا میاد
*گلوریا+ جیسون _
+سلام
_سلام
+بچه ها کجان؟
_تو اتاق آن دارن کاراشونو انجام میدن
*د مردک_
+باشه.میری بیرون؟
_ یکم از کارای ازدواجمون مونده.اونارو تموم کنم میام
+باشه عشقم 😘😔 *عوقققققققققق
جیسون میره بیرون و بچه هارو با گلوریا تنها میزاره.
گلوریا میاد و در اتاق جینجر رو باز میکنه
پس تو جینجری؟
*سکوت پر معنای خفه شو🗿🎀
بچه دوم؟کوپولوعه؟
سکوت خفه شو ی دوم
لالی؟
جینتارو:با داداشم درست حرف بزن!
*بابا باریکلاااا🤝
گلوریا:خوب حالا چیزی نگفتم که.تو هم باید جینتارو باشی؟
جینتارو:نه من جک ام.جینتارو ام دیگه=/
گلوریا:باشه.پس شماها بچه های منین.منم باید نقش یه مادر رو بازی کنم.
جینجر:تو نمیخواد مامان ما باشی...
گلوریا چیزی گفتی؟
جینجر:باز هم‌نگاه پر معنا🗿🤝
جینتارو میشه فقط از اتاقمون بری بیرون؟
گلوریا باشه.من تو حال ام.
یکم بعد*
جینتارو میاد تو اتاق پیش جینجر.
جینتارو: داداش میای یکاری کنیم؟
جینجر:چیکار ؟..