چرخاند مرا گردش دوران و دمش گرم

🌾 🌹 🌾 🌹 🌾
چرخاند مرا گردشِ دوران و... دَمَش گرم
انداخت مرا گوشه ی زندان و... دمش گرم

گهگاه که با یادِ لبی شعله گرفتم
سوزاند مرا نغمه ی باران و... دمش گرم

چون گوشِ کسی محرمِ اسرار نمی شد
آمد به دلم یادِ سلیمان و ... دمش گرم

دستم نرسد تا به سرِ موی نگارم
می شد غمِ او سلسله جنبان و ... دمش گرم

مجنون تر از آنم که به من خرده بگیرید
لیلای من و دستِ رقیبان و ... دمش گرم.

🌾 🌹 🌾 🌹 🌾
دیدگاه ها (۳)

دلتنگت که می شومقلم دل برایت عشق می تراود و جوهر چشم برایت ع...

چه غریبانه نشستم سر راهت که بیاییچه غریبانه غریبانه نوشتم که...

اگر بین برنده شدن و شاد بودن،مجبور به انتخاب شدی،همیشه شادی ...

همیشه یک راز باش ، آن هم رازی کلافه کننده !آدم ها به محض این...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط