صدایت را فراموش کرده ام

صدایت را فراموش کرده ام،
صدای شادت را!
چشمانت را از یاد برده ام
با خاطرات مبهم از تو
چنان آمیخته ام
که گلی با عطرش!

من عشقت را فراموش کرده ام
اماهنوز
پشت هر پنجره ای
چون تصویری گذرا
می بینمت!
به خاطر تو،
عطرسنگین تابستان
عذابم می دهد!
به خاطر تو
دیگربار
به جستجوی آرزوهای خفته برمی آیم:
شهاب ها!
سنگ های آسمانی!
دیدگاه ها (۱)

چنان دوستت دارم،که کاش کسی این گونه مرا دوست می داشت...

"بهانه" كه تو باشیشبم ميشود شيرين ترين شب عمرم

ﺗﻮﻯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ!ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘ...

از بودنت نقاشی کشیده ام همان طور که دلم می خواست همان طور که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط