ای روشنای زندگی

‍ ای روشنای زندگی ..
دلم تنگ است برای خواندن تابلوهای کیلومتری مشهد ..
برای گذشتن از پیچ و روبرو شدن با گلدسته ها و گنبدت ..
برای آن قدمهایی که هر لحظه آرامتر میشد و قلبی که ضربانش به گوش میرسید ..
دلم هوای آن اذن دخول با هق هق را دارد ..
هوای آن نمازهای شکسته ایی که میان غلغله ی جمعیت میخوانم و بعد کفش به دست راهی داخل میشوم ..
دلم یک ذره شده برای اظطراب لحظه های نزدیک شدن تا رسیدن به ضریح و برای ایستادن با گریه و دست به سر گرفتن هایم وقت نگاه به ضریح ..
دلم حتی تنگ شده برای بوسیدن "درب وردی"و برای رواق به رواق پشت سر گذشتن و رسیدن به "پنجره فولاد"
سرت را درد نیاورم آقـــــا جـــــان ..
من دلم پر زده برای یک مشهد ..
آقا جان ... نمیخوانی ام ؟؟

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

التماس دعا ..
دیدگاه ها (۵)

تو کیستی؟که من اینگونه بی تو بی تابمشب از هجوم خیالت،نمی برد...

نمی‌گنجد نفس در سینه ی منبسکه دلتنگم...#بیدل_دهلوی#عاشقانه_ه...

به نام خدااینجا ایرانساعت به وقت عاشقی امام رضا علیه السلام....

بفرمایید گوجه یاقوتی یا همون گوجه ریز خودمون پ.ن خوابم نمیب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط