ویو کوک

ویو کوک
اسم دخترمون کلاراست و الان چهار سالشه خیلی دوسش دارم بیش از حد کیوته موهای بلند و موج دار و بلوند (عکس کلارا اسلاید بعد عکس بچه گیشم هست) یه عروسک داره که خیلی شبیه خودشه اونو خیلی دوست داره اسم عروسکش و گذاشته ایزول و کلی لباس داره (عکسش و میزارم از اون عروسک‌هایی که از روی انسان ساخته میشن)بدو بدو اومد سمتم
=بابا جون ببین ایزول موهاشو بافتمممم
*آفرین پرنسس کلارا مامان گفته جایو رو زدی؟درسته؟
=اره چون ایزول و لیس زد موهاش خراب شد مامان شست درست شد
*دیگه اینکارو نکن مامان منتظره بری بیرون
=هورااا
-عزیزم من رفتم
*دوتا پرنسس خوشگل دارم من
-خدافظ پادشاه مااا
=خدافظ بابا خوشگله
*بای
رفتن و منم رو مبل لش کردم
ویو آت
تو پارک بودیم که تشنم شد با کلارا رفتیم فروشگاه کلارا رفت بیرون فک کردم میخواد بازی کنه
ویو تهیونگ
کیم آت...یا بهتر بگم جئون آت...بچه هم داری...چه دختر نازیه ولی حیف که قرار نیست آت بیشتر ازش لذت ببره اومد از فروشگاه بیرون که رفتم سمتش و ز پشت بغلش کردم و بردمش تو ماشین
=چیکا می‌کنی ولم کن مامانننن آخرش و با جیغ گفت
که آت منو دید و دیوید دنبال ماشین غاز دادم و رسیدم عمارت بچه هرو بغلش کردم و بردمش داخل عمارت
=ولم کن بزار برمممم
+خانم کوچولو از الان اینجا خونه تو و منم پدر یا بهتر بگم کسیم که باید به حرفش گوش بدی
دیدگاه ها (۷)

=به حرفت....گوش نمیدممممممممم +اگه ندی عواقبش پای خودته=عقاو...

ویو آتکلارا رفت بیرون و منم حساب کردم و رفتم بیرون صدای جیغ...

خب خب انتظارا به پایان رسید و وقت فیک مستر هست...با لایک هات...

ویو آترفتم تو پشت بام بار که خیلی بلند بود آهی کشیدم که یهو ...

" Part-1 "

جیمین فیک زندگی پارت ۸۷#ویو ات بدو بدو بدو همینجوریش هم دیر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط