نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی

نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

گفته بودی که:بیایم،چو به جان آیی تو
من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟
دیدگاه ها (۳)

با اینکه گرفتارِ به تحریمِ غمم بازجز عشقِ تو ،در کشورِ د...

گر از بند تو خود جویم جدائیز بند دل کجا یابم رهائی

وقتـــی نخـــواستنـتآروم بـکــش کـنـــــار...!غــــم انـگیــ...

گاهی هم سراغی بگیر از اولین آدم زندگی ات …شاید هنوز هم آخرین...

#عاشقانه_های_من#موزیک #ترانه #آهنگ#ویدیو_موزیک #موزیک_ویدیو#...

طبیعت

#شعر«گفته بودی که چرا محوِ تماشایِ منی»یا چرا در پیِ چشمانِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط