انگشت هایت را تکان بده




انگشت هایت را تکان بده...
از انجماد خسته ام..
دست هایم را بجنبان و بر طولانی ترین خط فرضی زمین
به آیین رقصندگان همراهی ام کن...
پیراهنم را از گلبرگ های یاس بباف...
و موهای سیاه بلندم را بی هیچ آرایشی به شانه هایم بنشان...
مرا بچرخان...
بر مدار دل نشین چشم هایت...
مرا به موسیقی نگاهت عادت بده...
مرا به نام بخوان!
عروسک گردانِ زندگیِ من!
این ریسمان
از نخ نازک تَر است...
یا برقصان یا رهایم کن!

دیدگاه ها (۱)

دست در دست کسی،یعنی: پیوند دو جان!دست در دست کسی،یعنی: پیمان...

روزَش مهم نیست،همه چیز به خنده ی اولِ صبحت بستگی دارد...کافی...

نه بهار با هیچ اردیبهشتینه تابستان با هیچ شهریوریو نه زمستان...

خورشیدرا بگو که نتابد ز پشت ابر چون صبح من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط