هالووین با هایب فمیلی

هالووین با هایب فمیلی ؟
بلاخره زدن ریسه با طرح کدو رو تموم کردی . نگاهی به لباس خودت انداختی ( هرچیزی که دلتون میخواد بشین ) خواستی تا مهمون هات میان بری بشینی که از بیرون خونه صدای دعوا شنیدی
وقتی درو باز کردی با پسرای تی اکس تی مواجه شدی که همشون لباس دلقک بوشیدن و دارن دعوا میکنن .
-هوی مشنگا سر صدا راه انداختین . چتونه ؟
سوبین با ناراحتی +اینا همشون عین من لباس پوشیدن
کای گفت : خب تو هیونگمونی . ما گفتیم هرکاری تو میکنی بکنیم
-اوکی ، پس الان یونجون چرا داره بومگیو رو دعوا میکنه ؟
تهیون با تاسف : میگه چون خیلی خوشگل شده داره دعواش میکنه . یونجونم کوره ها ، چرا ینفر تو لباس دلقک باید خوشگل باشه ؟

خلاصه که با هزار بدبختی کشوندیشون تو که یهویی صدای شیشه شکستن اومد . همتون با انواع سلاحا از جمله ماهیتابه ، ظرف پفیلا ، تبر پلاستیکی و کلاه دلقک با هزار ترس رفتین سمت اتاقی که شیشش شکسته بود و جونکوک در لباس بتمن مواجه شده بودین که پنجره رو شکسته بود و اومده بود داخل .
از کتک زدن جونگکوک که بگذریم ، سوبین پرسید : حالا اینارو بیخیال , سونبه نیم ، بقیه اعضاتون کجان ؟
جونکوک با ناراحتی : من بهشون پیشنهاد کردم که هممون از پنجره بیایم ، ولی اونا تصمیم گرفتن انسانگونه رفتار کنن و از در بیان تو
-صد افرین به اونا
بعد از بیرون اومدن از اتاق و رفتن به پذیرایی حرفتونو پس گرفتین ، چون با چیزای عجیبی مواجه شدین .
جین در نقش موز , جیمین در دندون پزشک ، تهیونگ در نقش برگه امتحان ، جیهوپی که ماسک کدو تنبل زده ، نامجون که خرخون کلاسو کاسپلی کرده و شوگا در نقش انسان
اروم گفتین : میبینم خیلیم انسانگونه نیستن . همه اینارو بیخیال ، چرا موز باید برای هالووین انتخاب بشه ؟
جین با خونسردی : تو تاحالا کابوس قیام موز هارو ندیدی ، درک نمیکنی .
.
.
.
نیم ساعت گذشته بود و بقیه مهمونا هنوز نیومده بودن و بنگتن و توباتو کاملا به اشپزخونه ات دستبرد زده بودن . بعد از چند لحظه زنگ خونه خورد اما بعد از باز کردن در با چیز عجیبی مواجه شدین ، دخترای کتسای ، اما بدون هیچ کاستوم ترسناکی فقط با لباس های خوشگل .
جیمین : اجازه دارم بپرسم شما دقیقا چی شدین ؟
دنیلا جواب داد : خوشگل ، خوشگل شدیم .
شما با گیجی گفتین : خوشگل که شدین ، ولی کجاز خوشگلا ترسناکه ؟
یونجه با خونسردی گفت : کشته های خوشگلا از کشته های قاتلا بیشتره
و اونجا تازه فهمیدین .

بزارین چیزی از ادامه مهمونی نگم ، دخترای ایلیت که دندون شده بودن و با لباسای دندونی گنده نشسته بودن جلوتون شماهم یکم دستپاچه شده بودین چون تاحالا با دندونا معاشرت نکرده بودین .
یکم بعد یجی به عنوان نفوزی اومد که یه پریه دارک و خونی شده بود که بعد از دیدن دخترای ایلیت تصمیم گرفت پری دندونی بشه . لازمه بگم کل مهمونی افتاده بود دنبال این بدبختا و میترسوندشون ؟
همه چیز عادی بود (نه درواقع) تا اینکه انهایپن قدم رنجه فرمودن .
دونه دونه وارد میشدن ، همشون خون اشام شده بودن و از جذابیتون نزدیک بود غش کنی که دو نفر اخرو دیدی . هیسونگ با تاسف گفت : گروه چتو چک نکرده بودن....
جی یه پیرمرد ترسناک شده بود و جونگوون لباسشویی . خیلی دلت میخواست بپرسی دقیقا چرا لباسشویی ولی خجالت اجازه نمیداد .

خلاصه ، لسرافیم که کلا نیومدن ، گروهای دیسبندم نیومدن سولوییستاهم حسابی سرشون شلوغ بود .
اومدن بنگ شی هیوک همراه با جوپ با کاستوم ممه (اسلاید دو) هم تکمیل کننده مجلس بود
تا سر شب غر دادین و همو ترسوندین و رفتین قاشق زنی . وقتیم ساعت از دوازده شب گذشت فیلم ترسناک گذاشتین و صداهای جیغتون کل کوچرو پر کرده بود



#بی_تی_اس #بنگتن #تی_اکس_تی #توباتو #انهایپن #آیلیت #بنگ_شی_هیونگ #جوپ #یجی #کتسای #کتس_آی
دیدگاه ها (۳)

دیت اشپزی با چانگبین ؟تو و چانگبین چند وقته باهم قرار میزاری...

پریود شدین و هیونجین برادرتونه .از صبح اخم کرده بودین و دست ...

ایتزی به عنوان خواهرتون !یجی : یجی یه خواهر بزرگتر فوق العاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط