PART

PART_12

ساعت08:05_فردا

ویو جیسونگ:::::

از خواب بیدار شدم
صدای دردناک آلارم کل خونه رو گرفته بود
قطعش کردم.....امروز باید میرفتم دنبال پیدا کردن کار و بنر میزدم
وقتی گوشیمو چک کردم
متوجه یه پیام ناشناس شدم
آدرس یه کافه بود
عجیب بود
من حالا برا پیدا کردن کار، سایت بنر نزده بودم
پس پیام دادم

><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><
(صفحه ی چت جیسونگ و ناشناس)

جیسونگ:تو کیی؟!

ناشناس: به خوده کافه تریا نیا
به کوچه ی پشتیش بیا....اوکی؟

جیسونگ:نمیخوای حرف بزنی نه؟

ناشناس:نه

جیسونگ:باشه...میبینمت


(پایان چت)
<><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><>
ویو لینو:
صبح ساعت ۷ بیدار شده بودم و تست پنیر و چای شیرین آماده کرده بودم و تا الان داشتم توی لپتاپ افت و سود شرکت رو بررسی میکردم....
تا اینکه فکری به سرم زد
جیسونگ پسر زرنگیه پس میتونه سود و افت شرکت رو هر دقیقه یبار بررسی و چک بکنه
پس میتونم بیارمش شرکت خودم تا کار بکنه....و شاید اینجوری بهتر باهم آشنا شدیم


ویو جیسونگ:

کارای شخصیم رو انجام دادم...و یه هودیه مشکی و شلوار بگ خاکستری پوشیدم و رفتم طبقه ی پایین

جیسونگ:صبح بخیررر آقای مینهو

لینو:صبح توهم بخیر جیسونگ...لطفا بهم بگو لینو

جیسونگ:ممنونم لینو

لینو:*لبخندی زدم*اونجا چای دم کرده و تست پنیر هست اگه خواستی ازش بخور

جیسونگ:*از اونجایی که گشنه بودم با شنیدن اسم چای و پنیر داشتم اکلیل بالا میوردم*
#استاد_جذاب
دیدگاه ها (۴)

PART_13جیسونگ صبحونش رو خورد و ظرفای خودش رو شست و از لینو خ...

PART_14¥تو کیی؟لینو:دوست پسرش£انگار دلت یه کتک حسابی میخواد ...

PART_11خواهرش بعد از شنیدن قضیه گفتخواهرش:اوممم شاید بشه بهش...

PART_10لینو و خواهرش تا ساعت ۱۱ شب داشتن لیست رو بررسی میکرد...

دیدار اول ..

#عشق_پول#part22جیسونگ : خب ... مهم نیست ... من خوابم میاد *م...

پارت ۱۷ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط