وانشات اینوماکی//پارت ۲
اینم پارت ۲
----------------------------------------------------------------------------------
باید سریع دست به کار شیم تا زودتر تموم بشه منم بتونم به اینوماکی اعتراف کنم.
من و اینوماکی هر کدوم به سمت یکی از نفرین ها رفتیم. اینوماکی با استفاده از گفتار نفرینش خیلی سریع نفرین را از بین برد. حالا نوبت من بود. دست هام را بردم بالا و به هم نزدیک کردم با نزدیک شدن دستهام به هم نفرین فشرده و فشرده تر می شد تا اینکه دستهام کامل به هم چسبیدم و نفرین له شد. روبه اینوماکی کردم و گفتم:
زیای آسون بود. واقعا نمی فهمم چرا برای این دوتا نفرین سطح پایین دوتا جادوگر را فرستان.
-سالمون(موافقم)
از ساختمون مدرسه بیرون رفتیم اما دیدیم که پرده هنوز سرجاشه. گوشیمو درآوردم تا به ایجیچی سان زنگ بزنم اما گوشیم آنتن نداد. خیلی مشکوکه. حتما اتفاقی افتاده. اومدم برگردم تا به اینوماکی بگم آنتن نداریم که یهو اینوماکی سریع منو هول داد و افتادم زمین. پلک که زدم اینوماکی را دیدم که بیهوش شده و افتاده زمین همینطور خیلی شدید زخمی شده. نمی فهمم چه اتفاقی افتاده؟
ویو نویسنده
ا٫ت همونطور شکه به اینوماکی خیره شد تا اینکه با صدای حرکت کردن نفرین به خودش اومد. خیلی ناراحت و عصبانی بود. ناراحت بود از خودش دستهاش را می بره بالا و به هم نزدیک می کنه. قدرت نفرین خیلی زیاد بود پس برای همین همزمان که تلاش می کرد دستهاش را به هم بچسبونه با لگد به اون نفرین حمله می کرد.
ویو ا٫ت
همچی خیلی سریع اتفاق افتاد. اصلا نفهمیدم کی نفرین به سمتم حمله کرد و کی اینوماکی پرید جلوم. دلم می خواد الان فقط بشینم گریه کنم اما نمی تونم باید اول این نفرین را شکست بدم. اینوماکی برای محافظت از من آسیب دید پس باید مواظب باشم.
احتمالا نفرین درجه ویژه است. ظاهرش میشه گفت تقریبا شبیه انسانه. از چهرش معلومه که داره بازیم میده و بهش خوش میگذره. لعنتی*این همون نفرینی است که توی فصل اول مگومی،نوبارا و یوجی میرن تا شکستش بدن. بعدشم یوجی جاشو با سوکونا عوض می کنه و سوکونا قلب یوجی را جلوی مگومی میاره بیرون. خواستم بگم چه نفرینیه تا تصور بهتری از نفرین داشته باشید.*
هر کار می کنم نمی تونم شکستش بدم. قدرت کنترل جاذبم هم روش تأثیری نداره. الان فقط می تونم از اون گلوله هاش جاخالی بدم. دستام به خاطر استفاده از قدرتم خیلی درد می کنه. از یکی دیگه از ضربه هاش جاخالی می دم که یهو خودش بهم حمله می کنه و به دیوار کوبیده می شم. درد را تا مغز استخونم حس می کنم. پام و یکی از دنده هام شکسته چشمام داره سیاهی میره. دیگه نمی تونم ادامه بدم...
----------------------------------------------------------------------------------
۳ تا لایک
#سناریو #وانشات #انیمه #جوجوتسو_کایسن #اینوماکی #توگه #اینوماکی_توگه
----------------------------------------------------------------------------------
باید سریع دست به کار شیم تا زودتر تموم بشه منم بتونم به اینوماکی اعتراف کنم.
من و اینوماکی هر کدوم به سمت یکی از نفرین ها رفتیم. اینوماکی با استفاده از گفتار نفرینش خیلی سریع نفرین را از بین برد. حالا نوبت من بود. دست هام را بردم بالا و به هم نزدیک کردم با نزدیک شدن دستهام به هم نفرین فشرده و فشرده تر می شد تا اینکه دستهام کامل به هم چسبیدم و نفرین له شد. روبه اینوماکی کردم و گفتم:
زیای آسون بود. واقعا نمی فهمم چرا برای این دوتا نفرین سطح پایین دوتا جادوگر را فرستان.
-سالمون(موافقم)
از ساختمون مدرسه بیرون رفتیم اما دیدیم که پرده هنوز سرجاشه. گوشیمو درآوردم تا به ایجیچی سان زنگ بزنم اما گوشیم آنتن نداد. خیلی مشکوکه. حتما اتفاقی افتاده. اومدم برگردم تا به اینوماکی بگم آنتن نداریم که یهو اینوماکی سریع منو هول داد و افتادم زمین. پلک که زدم اینوماکی را دیدم که بیهوش شده و افتاده زمین همینطور خیلی شدید زخمی شده. نمی فهمم چه اتفاقی افتاده؟
ویو نویسنده
ا٫ت همونطور شکه به اینوماکی خیره شد تا اینکه با صدای حرکت کردن نفرین به خودش اومد. خیلی ناراحت و عصبانی بود. ناراحت بود از خودش دستهاش را می بره بالا و به هم نزدیک می کنه. قدرت نفرین خیلی زیاد بود پس برای همین همزمان که تلاش می کرد دستهاش را به هم بچسبونه با لگد به اون نفرین حمله می کرد.
ویو ا٫ت
همچی خیلی سریع اتفاق افتاد. اصلا نفهمیدم کی نفرین به سمتم حمله کرد و کی اینوماکی پرید جلوم. دلم می خواد الان فقط بشینم گریه کنم اما نمی تونم باید اول این نفرین را شکست بدم. اینوماکی برای محافظت از من آسیب دید پس باید مواظب باشم.
احتمالا نفرین درجه ویژه است. ظاهرش میشه گفت تقریبا شبیه انسانه. از چهرش معلومه که داره بازیم میده و بهش خوش میگذره. لعنتی*این همون نفرینی است که توی فصل اول مگومی،نوبارا و یوجی میرن تا شکستش بدن. بعدشم یوجی جاشو با سوکونا عوض می کنه و سوکونا قلب یوجی را جلوی مگومی میاره بیرون. خواستم بگم چه نفرینیه تا تصور بهتری از نفرین داشته باشید.*
هر کار می کنم نمی تونم شکستش بدم. قدرت کنترل جاذبم هم روش تأثیری نداره. الان فقط می تونم از اون گلوله هاش جاخالی بدم. دستام به خاطر استفاده از قدرتم خیلی درد می کنه. از یکی دیگه از ضربه هاش جاخالی می دم که یهو خودش بهم حمله می کنه و به دیوار کوبیده می شم. درد را تا مغز استخونم حس می کنم. پام و یکی از دنده هام شکسته چشمام داره سیاهی میره. دیگه نمی تونم ادامه بدم...
----------------------------------------------------------------------------------
۳ تا لایک
#سناریو #وانشات #انیمه #جوجوتسو_کایسن #اینوماکی #توگه #اینوماکی_توگه
- ۷.۰k
- ۱۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط