سناریو از سگ های ولگرد بانگو

☆سناریو از سگ های ولگرد بانگو☆
اگر تو و دازای باهم یک تیم بشی:

کونیکدا:
موهای سرشو سفید میکنین و بنده خدا از دست شما دوتا حرص میخوره و میگه:

دازای هم یکی پیدا کرد،الان من چیکار کنمم؟!

آتسوشی:
بچم فقط نگاه میکته و ساکته

رانپو:
باهم خوراکی هاشو میدزدید،ولی باز هم خوراکی میخوره و باز هم میخره

کیوکا:

بچم خونسرد هستش و فقط نگاه میکنه

آکیوکو:

با حالت مرموز خود هم تماشا میکند ولی سعی میکند ارام باشد

دازای:

با تو کلی کرم ریزی میکند و موی مردم را باهم سفید میکنین

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
سخن من: من هرچقدر سناریو یا فیک بنویسم واسم مهم نیست که کی هیت میده. هرکسی یک جور مدل مینویسه،مثلا من که یک شکلی مینویسم یکی روش نوشتن فیک اش فرق داره پس اگه خوشت نمیاد هیت نده، اگه خوشت میاد که ممنونم،اگه فکر میکنی دارم ابروی یکی را میبرم نه عزیزم اینطور نیست من فیک افتضاح خوندم که حالم بهم خورد تا الانم، اون شخصی که بهم گفت ابرو لیوای را نبر من نام کاربری تورا نمیگم چون خوشم نمیاد چون کار ما کارما داره پس برو مشقت را بنویس و زیاد شاخ بازی در نیار