پدری فرزند خود را خواند

پدری فرزند خود را خواند


دفتر مشق او را که بسیار تمیز و مرتب بود نگاه کرد و گفت:

فرزندم چرا در این دفتر کلمات زشت و ناپسند ننوشتی و آن را کثیف نکردی؟

پسر با تعجب پاسخ داد:

چون معلم هر روز آن را نگاه می کند و نمره می دهد.

پدر گفت: دفتر زندگی خود را نیز پاک نگاه دار، چون معلم هستی

هر لحظه آن را می نگرد و به تو نمره می دهد.

ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری

سوره: علق آیه: ۱۴

« آیا انسان نمی داند که خدا او را می بیند »
#صدرالدین
اثر #خوشنویس استاد برات نژاد
دیدگاه ها (۴)

آرامش نه عاشق بودن است نه گرفتن دستی کهمحرمت نیست نه حرف های...

حرفی نمیزنی چرا «بابای جعبه ای»؟ خسته شدم بیرون بیا «بابا...

چقدر بااین تصویر گریه کردم...هنوزم ... .

از پا فتادیم چون آمد غم هجراندر بمردیم چون از دست دوا رفت دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط