به چشمهایم زل زد و گفت با هم درستش می کنیم چه لذتی

به چشمهایم زل زد و گفت: "با هم درستش می کنیم "... چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد،حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت، حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمی کردم. تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد، می تواند حس من را در آن لحظات درک کند.

#لیلیان_هلمن #عکس_نوشته
دیدگاه ها (۳)

موی سر هنگامی که خیس است حساس و شکننده میشود، سعی نکنید موی ...

بعد از خواب طولانی شب، بدن کودکان آماده برای جذب پروتئین اس...

عاشق کردن مردها زیاد هم کار سختی نیست؛همین که حرفشان را بفهم...

شب کهسرمه می‌پاشد آسمان را دلتنگی تکیه میزند ،به صخره‌های صع...

به چشم‌هایم زل زد و گفت: «با هم درستش می‌کنیم». چه لذتی داشت...

#داستان_شبشبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری م...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط