آقا جان نگاهت مهربانیت عجب نمکی دارد

آقا جان نگاهت ، مهربانیت عجب نمکی دارد
آدم را نمک گیر میکند

مثل زهیر
مثل حر
مثل وهب نصرانی
مثل رسول ترک
مثل مدافعان حرم


بده در راه خدا، من به خدا محتاجم
من به بخشندگی آل عبا محتاجم

از قنوت سحر مادرتان جا ماندم
پسر حضرت زهرا به دعا محتاجم

مهربان کاش زهیری بغلم می کردی
من به آغوش پُر از مِهر شما محتاجم

فطرس نفس مرا گوشه ی چشمی کافی ست
با پر و بال شکسته به شفا محتاجم

شوق پرواز بده روح زمین گیر مرا
به جنون سر ایوان طلا محتاجم

دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرببلا محتاجم

چه قدر گریه کنم تا نبری از یادم!؟
در سراشیبی قبرم به شما محتاجم

دیدگاه ها (۲)

علی اکبر که بر زمین افتادآسمان ، آفتاب را گم کردآن چنان زخم ...

ام البنین به پیش همه روضه خواند وگفتشرمنده ام رباب پسرم را ح...

جانم علی اصغر(ع)...

چشمش برای پلک زدن وا نمیشودمیخواست ناله ای کند اما نمیشودهم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط