پشت نقابی باشکوه

(پشت نقابی باشکوه)
(Behind a Glorious Mask)
Part: 3
یوشیکا: آره جون خودت.
سوها☆: اون وقت کافیه هیون بهت بگه هیونگ...
آران: خوبیت نداره عموتو با اسم کوچیک صدا کنی.
سوها: فقط ده یازده سال ازم بزرگتره‌ها.
(درحال بالا رفتن از پله ها): خیل خب خیل خب بیخیال این حرفا،(زیرلبی)الحق که بلد نیستین پنج دقیقه آدم باشین.
یوشیکا: حرفاتو تو دلت بزن من میشنوم.
: کی با شما بود هیونگِ گرامی.
...
سوها: بهم بگو دیگه
یوشیکا حواسش به یون‌هو بود ولی به محض شنیدن صدای سوها سریع برگشت: یه کلمه هم حرف تو دهنت نمیدونه ها.
که آران و سوها سریع در رفتن تو اتاق...
یوشیکا: از دست اینا.
آران: حدس بزن چی شده، اینبار یه جای جدید رفتیم و اون با یکی گرم گرفته بود.
سوها: چی کی؟! ببینم احیانا قبلا ندیده بودتش یا نمیشناختش؟
آران: نه بابا تو که خودت عموتو میشناسی، از ما جدا نشسته بود.
سوها: omg!
آران: خیل خب دیگه بچه جون برو اتاقت بخواب.
سوها: اینجا اتاق منه، بیرون.
(صبح روز بعد)
سوها: قضیه چیه، راستی دیشب تو خواب چی دیدی؟
(خواب و بیدار): هِی از کجا فهمیدی؟ اصلا به تو چه.
سوها: آدرین هان.
: ای بابا، رو پل رودخونه ی هان بودم داشتم سیگار میکشیدم که یکیو دیدم یه حسی داشتم که باید برم دنبالش منم رفتم وقتی به یه ناکجا آباد رسیدیم یکی بهم شلیک کرد و منم مردم، خوب شد؟
سوها: حالا دور از جون عمو جون. امروزم میرین منم میام.
: اول که عمو جون و کوفت دومم کی گفته میریم اگه میری با اون دوتا خرس گنده برو.
سوها: بزار به هیونگ جونت بگم.
: برو... نه نه غلط کردم بیا باشه باشه.
(ویو:
وقتی دوباره رفتیم
متوجه شدم که اسم ODCs ـه، عجیب بود به نظرم آشنا بود
قبلا چنین اسمی رو شنیدم
خب...
هیچ وقت نتونستم اون قضیه رو فراموش کنم چیزی که بیشتر نگرانم میکرد این بود که اون اتفاقات دوباره تکرار بشن
ولی وقتی مرورش میکنم نمیدونم و هنوزم متوجه نمیشم که چرا
خودمو مقصر میدونم...)
سون‌هی: این بار با یه نفر جدید اومدین.
: برادرزاده‌مه، سوها.
سون‌هی: فکر کردم تک فرزندی.
: یه برادر داشتم که یازده دوازده سال ازم بزرگتر بود.
سون‌هی: بود؟!
(با کمی لحن سرد): مُرده.
سون‌هی: فکر کنم رابطه خوبی داشتین.
:نمیدونم.
سون‌هی: و بقیه‌تون؟
دیدگاه ها (۰)

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)Part: 4:(با یه حا...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)PART: 5*: هِی پسر...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)PART: 2اون خیلی آ...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)PART: ۱I: ایتالیا...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)Part: 10سون‌هی: ف...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)Part: ۱۱بعدش سریع...

خب گایز ببینید برای اینکه مامانم نفهمه ویس نصبیدم شبا نصب می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط