ریاکشنشون وقتی باعث تحریکشون میشی
ریاکشنشون وقتی باعث تحریکشون میشی
انیمه:جوجوتسو کایزن
^ایتادوری/سوکونا^
ایتادوری میاد پیش گاز و از پشت بغلت میکنه و سرشو توگودی گردنت فرو میکنه
ایتادوری:عزیزم...امشب خیلی...جذاب شده بودی
لپاش سرخ شدن از شدت خجالت و دستشو دور شکمت حلقه میزنه
ایتادوری:میشه امشب یکم خوشبگذرونیم؟؟
ا/ت:نوچ نوچچچچ باید همینجوری اذیت شی
خواست حرف بزنه که سوکونا جاشو باهاش عوض کرد
سوکونا:منم دیدم کاراتو و منم تحریک کردی کوچولو
ا/ت:گمشو موضوع زنو شوهری دخالت نکن
سوکونا با این حرفت نیشخندی میزنه و دستشو دور کردنت میذاره و میکِشَتِت سمت خودش و در گوشت زمزمه میکنه
سوکونا:اگه همین الان وا ندی برات بد تموم میشه کوچولو
ا/ت:ن...نمیخام....
حرارت بدناتون بالا رفته بود و جاش با ایتادوری عوض میشه و ایتادوری اول ازت عذرخواهی میکنه ولی بعدش تحمل براش سخت میشه میکشتت تو اتاق میندازت رو تخت
ایتادوری:ا/ت لازمت دارم
توعم با دلبریات بدتر میکنی میاد میوفته روت و با بوسه های عمیق ازت پذیرایی میکنه
(بقیش به ما چه کیش کیش)
°توجی°
وقتی درحال خوندن کتاب بودی تو اتاقت مثخر میاد تو و پرتت میکنه رو تخت
ا/ت:چیکار میکنی روانی کمرممممم
توجی با صورت قرمز و چشمای خمار نگاهت میکنه
توجی:کاراتو یادت رفته؟شیک زدنت؟مالیدنت به خودم؟یادت رفته؟
ا/ت:نومودونم چی میگی برادر...
توجی:الان یادت میارم دختر کوچولو
حمله ور میشه سمتت و کیس مارک های عمیقی رو گردنت و ترقوت میذاره و تو جز ناله کاری از دستت برنمیاد
بهت نگاه میکنه
توجی:عاشق این صداهاتم بیبی...
صداش خماره و دستاشو روی تنت میکشه و......
(بقیش ندیدم درو روم بستن)
∆گوجو∆
با قیافه شنگول میاد پیشت و به بهونه چرت و پرت میکشتت تو پذیرایی و یهو جدی میشه و با چشمای نازک شده نگاهت میکنه
ا/ت:عشقم چت شد یهو؟
گوجو:اگه امشب درخواست کنم ازت که باهم خوشبگذرونیم جوابت چیه؟
ا/ت:نه
گوجو:پس چرا موقع رقصیدنت و عشوه ریختنت بفکرش نبودی؟
قضیه رو فهمیدی خواستی در بری که کشوندت تو بغلش افتادی
گوجو:راه فرار نداری هانی
ا/ت:غلط کردوم به بزرگیت ببخش بزرگوار
گوجو:گوهم بخوری فایده نداره(◍•ᴗ•◍)
درازت میکنه رو کاناپه و خیمه میزنه روت و شروع میکنه به مکیدن لبات و باز کردن دکمه لباست و .....
(اینجا عم متوجه حضورم شدن منو فرستادن خونه مگومی اینا،فقط همسایه گف کل دیشب داشتید باهم عربده میزدید)
^_________^
خب دوستان پایان
گزارش نکن مرگ مادرت بخدا پیجم تازس
حمایت یادتون نرههه
لایک فالو سیو کامنت یادت نره
درخواستی بود درخدمتم دوزتان
بوس (◍•ᴗ•◍)
#انیمه#سوکونا#ایتادوری#گوجو#جوجوتسو#جوجوتسو_کایزن#توجی#ویسگون#اوتاکو#توگا#انیمه
انیمه:جوجوتسو کایزن
^ایتادوری/سوکونا^
ایتادوری میاد پیش گاز و از پشت بغلت میکنه و سرشو توگودی گردنت فرو میکنه
ایتادوری:عزیزم...امشب خیلی...جذاب شده بودی
لپاش سرخ شدن از شدت خجالت و دستشو دور شکمت حلقه میزنه
ایتادوری:میشه امشب یکم خوشبگذرونیم؟؟
ا/ت:نوچ نوچچچچ باید همینجوری اذیت شی
خواست حرف بزنه که سوکونا جاشو باهاش عوض کرد
سوکونا:منم دیدم کاراتو و منم تحریک کردی کوچولو
ا/ت:گمشو موضوع زنو شوهری دخالت نکن
سوکونا با این حرفت نیشخندی میزنه و دستشو دور کردنت میذاره و میکِشَتِت سمت خودش و در گوشت زمزمه میکنه
سوکونا:اگه همین الان وا ندی برات بد تموم میشه کوچولو
ا/ت:ن...نمیخام....
حرارت بدناتون بالا رفته بود و جاش با ایتادوری عوض میشه و ایتادوری اول ازت عذرخواهی میکنه ولی بعدش تحمل براش سخت میشه میکشتت تو اتاق میندازت رو تخت
ایتادوری:ا/ت لازمت دارم
توعم با دلبریات بدتر میکنی میاد میوفته روت و با بوسه های عمیق ازت پذیرایی میکنه
(بقیش به ما چه کیش کیش)
°توجی°
وقتی درحال خوندن کتاب بودی تو اتاقت مثخر میاد تو و پرتت میکنه رو تخت
ا/ت:چیکار میکنی روانی کمرممممم
توجی با صورت قرمز و چشمای خمار نگاهت میکنه
توجی:کاراتو یادت رفته؟شیک زدنت؟مالیدنت به خودم؟یادت رفته؟
ا/ت:نومودونم چی میگی برادر...
توجی:الان یادت میارم دختر کوچولو
حمله ور میشه سمتت و کیس مارک های عمیقی رو گردنت و ترقوت میذاره و تو جز ناله کاری از دستت برنمیاد
بهت نگاه میکنه
توجی:عاشق این صداهاتم بیبی...
صداش خماره و دستاشو روی تنت میکشه و......
(بقیش ندیدم درو روم بستن)
∆گوجو∆
با قیافه شنگول میاد پیشت و به بهونه چرت و پرت میکشتت تو پذیرایی و یهو جدی میشه و با چشمای نازک شده نگاهت میکنه
ا/ت:عشقم چت شد یهو؟
گوجو:اگه امشب درخواست کنم ازت که باهم خوشبگذرونیم جوابت چیه؟
ا/ت:نه
گوجو:پس چرا موقع رقصیدنت و عشوه ریختنت بفکرش نبودی؟
قضیه رو فهمیدی خواستی در بری که کشوندت تو بغلش افتادی
گوجو:راه فرار نداری هانی
ا/ت:غلط کردوم به بزرگیت ببخش بزرگوار
گوجو:گوهم بخوری فایده نداره(◍•ᴗ•◍)
درازت میکنه رو کاناپه و خیمه میزنه روت و شروع میکنه به مکیدن لبات و باز کردن دکمه لباست و .....
(اینجا عم متوجه حضورم شدن منو فرستادن خونه مگومی اینا،فقط همسایه گف کل دیشب داشتید باهم عربده میزدید)
^_________^
خب دوستان پایان
گزارش نکن مرگ مادرت بخدا پیجم تازس
حمایت یادتون نرههه
لایک فالو سیو کامنت یادت نره
درخواستی بود درخدمتم دوزتان
بوس (◍•ᴗ•◍)
#انیمه#سوکونا#ایتادوری#گوجو#جوجوتسو#جوجوتسو_کایزن#توجی#ویسگون#اوتاکو#توگا#انیمه
- ۱۲.۳k
- ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط