مدرسه که می رفتم یه خط کش داشتم که اون قسمت اخرش یکم خورد

مدرسه که می رفتم یه خط کش داشتم که اون قسمت اخرش یکم خورده شده بود و من هر وقت خط کشی می کردم همش صاف میرفت تا اون اخر که من دیگه بهش عادت کرده بودم و خودکار و میزاشتم تا اخر میرفتم تا یک روز رفیقم از من خواست تا براش با خط کش یک خط بکشم منم مثل همیشه خط کشـ و گذاشتم و تا اخر رفتم که دیدم رفیقم شاکی شد که چرا اخرش کج شده چرا خط کشـ و جابجا نکردم و ورقـ و خراب کردم
ما ادمها به کجی خلق و رفتارهای بدمان زود عادت میکنیم
هر چند وقت باید صاف و راستی خودمان را با خط کش دیگران ازمایش کنیم تا از خط بیرون نزنیم و به کجی ها عادت نکنیم



#امیرعلی_قربانی
دیدگاه ها (۷۲)

اگه وقتی میخنده خوشگل تر میشه؛اگه لباسش خیلی بهش میاداگه خطش...

تاريخِ معاصر،همينحالِ خوبِكنارِ تو بودن است ...#علی_قاضی_نظا...

عشق را گفتندبه دل می آید و دل می بَرَد حیرتم از جان ما هم جا...

بيا و شعبده كن...چنان در آغوشم بگيركه گم شوم در تو[ علی قاضی...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_228جونگکوک دستش دور بازو...

ندیمه عمارت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط