با چه دل در چمن حسن تو آیم که هنوز

با چه دل در چمن حسن تو آیم که هنوز

نرگس مست ترا عربده‌جو می‌بینم

این تن خسته ز جان تا به لبش راهی نیست

کز فلک پنجه‌ی قهرش به گلو می‌بینم


#شهریار

#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکر نو
دیدگاه ها (۲)

همه جاقصه ی دیوانگی مجنون استهیچ کس را خبری نیستکه لیلی چون ...

گر به فقر و صدق پیش آیی به راه عاشقانشمس تبریزی تو را هم صحب...

داغِ جانسوز من از خنده خونین پیداستای بسا خنده که از گریه غم...

صبح یعنی لب خورشید بخندد وقتیغنچه ی چشم تو هرباره شکوفا بشود...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط