گل سرخ من p
گل سرخ من p4
.............................................................
& داشتیم تمرین میکردیم که اجوما اومد و گفت بیاین شام لارا تو کل روز داشت بامن تمرین میکرد
_ کل روز رو داشتم با سوا تمرین میکردم یه خورده دفاع شخصی یادش دادم تا بتونه از خودش دفاع کنه
« شب سوا خونه لارا موند و فردا باهم رفتن مدرسه »
_ امروز حساب اون دختر هارو میرسم .... رفتم پشت مدرسه و به لارا گفتم پشتم بیا و اگه زدنت توهم بزنشون
& کلی مشت خابوندیم تو صورت زشت اون دخترا......و بعدش دیدم از دماغ لارا داره خون میاد باهم سریع رفتیم تو کلاس که دوست صمیمی لارا .... مین هو اومد و بهش دستمال داد
_ دعوا که تموم شد سوا بهم گفت داره از دماغت خون میاد سریع رفتیم داخل کلاس که مین هو بهم دستمال داد ...... دیدم جئون اومد داخل و ازم پرسید که چیشده بهش گفتم دعوا کردم ..... یه نیشخند زد و چیزی نگفت
+ دیدم کیم « بچها لارا و کوک همو به فامیل صدا میزنن » با دماغ خونی اومد تو کلاس ازش پرسیدم چی شده گفت دعوا کردم نیشخند زدم و دیگه چیزی نگفتم
«پرش زمانی به عصر»
_ با سوا و مین هو رفتیم خرید که........
.............................................................
& داشتیم تمرین میکردیم که اجوما اومد و گفت بیاین شام لارا تو کل روز داشت بامن تمرین میکرد
_ کل روز رو داشتم با سوا تمرین میکردم یه خورده دفاع شخصی یادش دادم تا بتونه از خودش دفاع کنه
« شب سوا خونه لارا موند و فردا باهم رفتن مدرسه »
_ امروز حساب اون دختر هارو میرسم .... رفتم پشت مدرسه و به لارا گفتم پشتم بیا و اگه زدنت توهم بزنشون
& کلی مشت خابوندیم تو صورت زشت اون دخترا......و بعدش دیدم از دماغ لارا داره خون میاد باهم سریع رفتیم تو کلاس که دوست صمیمی لارا .... مین هو اومد و بهش دستمال داد
_ دعوا که تموم شد سوا بهم گفت داره از دماغت خون میاد سریع رفتیم داخل کلاس که مین هو بهم دستمال داد ...... دیدم جئون اومد داخل و ازم پرسید که چیشده بهش گفتم دعوا کردم ..... یه نیشخند زد و چیزی نگفت
+ دیدم کیم « بچها لارا و کوک همو به فامیل صدا میزنن » با دماغ خونی اومد تو کلاس ازش پرسیدم چی شده گفت دعوا کردم نیشخند زدم و دیگه چیزی نگفتم
«پرش زمانی به عصر»
_ با سوا و مین هو رفتیم خرید که........
- ۷۰۶
- ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط