خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو

داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
آن زمانی که درآییم به بستان من و تو

اختران فلک آیند به نظاره ما
مه خود را بنماییم بدیشان من و تو

من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو

طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو

این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
هم در این دم به عراقیم و خراسان من و تو!

به یکی نقش بر این خاک و بر آن نقش دگر
در بهشت ابدی و شکرستان من و تو....
دیدگاه ها (۳)

نمیـدانم تُـــو را .... در کــدام دالانِ دلــم .... پنهـــان...

‌‌ ️بوسه هایم را.... نثار قلب مهربانت می کنم.... ️تکیه گاهم ...

#عکس نوشته#عاشقانه

#عاشقانه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط