زن جوانی نوشته بود

زن جوانی نوشته بود:
پول تن فروشی ام را
بـه زن همسایه قرض دادم
تـا آبرو داری کند
نامزدی دخترش را
ولـی....
سخت در خود گریستم!!!
بـیچاره...
دخترک نمیدانست
مـعـشوقه اش،
دیشب چه وحشیانه
تـن سردم
را به تاراج میبرد
دیدگاه ها (۱۲)

هنوز هم ،حوالی خواب هایشبانه امپرسه میزنیدیر وقت است ،آرام ب...

غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبودمن‌که پیشانی نوشتم جز پریش...

جایَت کنارم خالیستمثلِ نبات کنارِ چای مثلِ گلپر رویِ انار مث...

گمت کرده ام همین نزدیکی ها یا شاید میان این همه روزمره گی پی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط