رقیهس

رقیه(س)

بعد از شهادت پدر

و سیلی خوردن از دست شمر

و اصابت کعب نی به بازو

و پاره شدن گوش،
عمه اش زینب را می بیند از هیچکدام از این مصیبت ها شکایت نمی کند.
بلکه شکایت حضرت رقیه(س) به عمه اش این است که می گوید:

یا عمتاه هل من خرقة أستر بها رأسی عن أعین النظار

ای عمه جان آیا پارچه ای هست که سر خود را از نامحرمان بپوشانم؟

منبع :بحارالانوارجلد 45صفحه 61
دیدگاه ها (۱)

راس تو را به روی نی ، هرچه نظاره می کنمسیر نمی شود دلم ، نگه...

قطراتی از دریای زیبائیهای کربلا...1-زیباترین خواهش یک زن: {ه...

«احکام» چیزهائی که درغذاخوردن مذموم استمسأله ۲۶۰۲-چند چیزد...

ﺭﻭﺑﺮﺗﻮ ﭼﻮﻟﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط