داستانکوتاه دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی

#داستان_کوتاه دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند
آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و میروند کنار رودخانه؛ صورت یکی شان کثیف است و صورت آن یکی  تمیزاست
سوال : کدامشان صورتش را می شوید ؟
جواب : آن که صورتش کثیف است به آن یکی نگاه می کند و فکر میکند صورت خودش هم همان طور است. اما آن که صورتش تمیز است می بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می گوید : حتما من هم کثیفم ، باید خودم را تمیز کنم!!
* خلاصه هیچ وقت هیچ کس نباید خودشو جای کس دیگه ای بذاره و خودشو با اون بسنجه؛ هر تغییری میخوایم بکنیم بهتره تو خودمون نگاه کنیم!!
دیدگاه ها (۳)

#داستان_کوتاه دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند....

#درنگ اگه بچه داشتم، پسر یا دختر، ازش نمیپرسیدم : "مشقهاتو ن...

از اولم هنرمند بودم 😏👊 حرفم نباشه #طنز

بدبخت زیر فشاره 😂#طنز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط